خلاصه ماشینی:
"گروه دوم موافق هستند که مشارکت نامبرده در تجارت برده مخالف اصول اساسی وی میباشد،اما بجای طرد رفتار او به عنوان گونهای انحراف از نظریهء خودش، سعی میکنند از خلال نوشتههای شخص لاک نوعی توجیه استادانه،اما بی ارزش از نوع بردهداری مورد مشارکت وی به دست دهند.
فاکس بورن چنین حساب میکند که بدین ترتیب جان لاک روی هم رفته مالک و مسئول یک نهم از کل پروژه شده و لذا چنین نظر میدهد که نامبرده باید بسیار بیش از دویست پوند سرمایهگذاری کرده باشد: تعداد مراجعاتی که بعدا به لاک میشد بدون شک بسیار بیش از دویست پوند اولیه بود.
(هء28 ماه مه،سال 1673 میلادی)20 فاکس بورن این قضیه را چنین تفسیر میکند که کالیتون بدین ترتیب لاک را از پرداختن به کار کشاورزی از راه دور بر حذر میدارد،در حالی که کریتون تفسیر متفاوتی دارد و فکر میکند که لاک باید از دوستش در مورد مهاجرت به باهاما و اشتغال کامل به کشاورزی پرسوجو کرده باشد.
کسانی که به برداشت انحراف از تئوری نظر دادهاند،عمدتا تحت تأثیر تاریخهای ایدآلیستی،نظریه را بر عمل برتری دادهاند (حتی در مورد لاک که به عنوان یک«فیلسوف عملگرا»شناخته می شود)و مشارکت لاک در بردهداری را یک لغزش خجالتآور اما بیاهمیت-که تحت تأثیر مذاکرات محلی برای تأمین منافع شخصی صورت گرفته است-قلمداد کردهاند.
این گونه تفکر همراه با اقدامات وی در حمایت از بردهداری مستعمراتی،چنین به ذهن میاورد که نامبرده در موضوع زمینهای بلامصرف و توسعهء آنها با طرفداران طرز تفکر اتوپیایی موافق و همراه بوده است و حداقل یکی از پاکدینان آمریکایی،یک کشیش ایالت کانکتیکات،از استدلال لاک در مورد زمینهای بلامصرف برای توجیه خلع مالکیت سکنهء بومی استفاده کرده است."