خلاصه ماشینی:
"از این زاویه،حرکتمدرنیته و متافیزیک خاص آن،ضمن اینکه همچون تکگویی یک راویبزرگ است،محدودیتها و غیریتهای )ssenrehto( متعددی نیز ایجادکرده است و اکنون با زوال روایتهای بزرگ،همچنین نفی مفاهیمکلیدی،نفی قواعد عام،عدم امکان نمایش ادراکی جهان توسط علوماجتماعی و جنگ هملتی بر سر کلیتها و حقیقتها،در پایان فرآیندتک خطی تاریخی،تنها گفتگو با علقهها و آراء طرح شده در گذشته راکه خود از درون گفتمان تجدد بیرون خزیدهاند امکانپذیر میداند و ازطریق شناسایی تبار آنها،بر خلاف غایتمداری دنیا مدارانۀ تجدد،درتحولی به اصالت وجود-در معنای جدیدتر-مفاهیم آخر الزمانی(آپوکالپتیک)خود را نیز متجلی میسازد.
33 پل باران که آثارش در حقیقت نشان دهندۀ نخستین گسست عمدهدر میان مارکسیستهای معاصر از نظریه مارکسیست ارتدوکس پیرامونتوسعۀ اقتصادی جهان سوم نیز هست،معتقد بود که روابط استعماریموجب انتقال دائمی مازاد از جوامع توسعه نیافته به جوامع توسعه یافتهگشه و این جریان مانع اصلی انباشت سرمایه در کشورهای گروهنخست و مایۀ توسعه اقتصادی جوامع صنعتی شده است.
33 پل باران که آثارش در حقیقت نشاندهندۀ نخستین گسست عمدهدر میان مارکسیستهای معاصر از نظریه مارکسیست ارتدوکس پیرامونتوسعۀ اقتصادی جهان سوم نیز هست،معتقد بود که روابط استعماریموجب انتقال دائمی مازاد از جوامع توسعهنیافته به جوامع توسعه یافتهگشته و این جریان مانع اصلی انباشت سرمایه در کشورهای گروهنخست و مایۀ توسعه اقتصادی جوامع صنعتی شده است.
sserP atosenniM fo ytisrevinU:silopaniM-tsoP ehT,eertwaB airotciV dna amenhaR dijaM-:yesreJ weN&nodnoL,)redaeR(tnempoleveD."