خلاصه ماشینی:
"کارگزاران دولت کلینتون،در برابر فشارهایی که برایتدوین موضوعات یا ارزشهای اساسی سیاست آمریکا درقبال این کشورها و دیگر کشورهای جنوب وارد میشود تنها بهسخنسرایی دربارۀ بازار و دموکراسی میپردازند:آنهامدعیاند که آزادسازی هر چه بیشتر بازارها،از طریقپیمانهایی مانند توافقنامۀ تجارت آزاد آمریکای شمالی )ATFAN( ،هم رشد و هم دموکراسی گستردهتری را به ارمغانخواهد آورد.
بر طبق ارقام بانک جهانی،تقریبانیمی از سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی جدید،که در سال&%12161ESEG121G% 1992 توسط شرکتهای جهانی در جنوب به کار افتاده بود،به سرعت به شکل سود از آن کشورها خارج گشت،از اینگذشته این سرمایهگذاریها عمدتا به سوی ده تا دوازده کشورجهان سوم جریان دارد که از نقطه نظر سرمایهگذاران وشرکتهای شمالی،مراکز تازۀ سودآوری به شمار میآیند.
نابرابری درآمدها پیامد عمده و زیانآور شتابگیری آهنگ یکپارچگیاقتصادی جهان آن بوده است که اختلاف درآمدها تقریبا در درونهمۀ کشورها گستردهتر شده است،زیرا قشرهای مرفهتر ازفرصتهایی که جهانی شدن برایشان فراهم میآورد بهره میبرند،در حالی که میلیونها نفر از دیگر شهروندان،صدمه دیده،در حاشیهقرار گرفته یا به حال خود رها میشوند.
چالش مطرح برایسیاستگران آمریکا عطف توجه به این وضعیت تازۀ جهانی بااتخاذ یک سلسله خطمشیهای دوگانه است:یکی هدف قراردادن 45 درصد فراموش شده که عمدتا در کشورهای جنوبساکن می باشند و دیگری توجه به نابرابریهای رشد یابنده ونبحرانهای زیست محیطی و شغلی که کمابیش بازارهای بزرگنوپدید و کشورهای غنیتر شمالی را در بر میگیرد.
دراینجا لازم است نگاه خود را بار دیگر به موضوع بدهیهایجهان سوم که متعلق به بانک جهانی و صندوق بین المللی پولاست آغاز نمود؛البته درصد بدهیهیا فقیرترینکشورهای آفریقایی به این دو سازمان از میران مزبور بسیاربیشتر است."