خلاصه ماشینی:
"او در رسالهء خود جهتگیری شدیدی علیه حروفیه دارد و آنان را با اصطلاحات«کفرهء طاغیه و فجره باغیه» مینامد که«عظما رنود ابلیس را پیشوا و اکابر جنود فتنه را مقتدای خود»ساختهاند(3)و به«قیل بند فدائیگری متحصن و به فرزین بازی سربداری متمکن»شدهاند تا «یمکن شاهرخی زده بیدق مردد به سر رسانند»(4) طوسی در رسالهء خود به بعضی از وقایع اشارهای ندارد و فقط ماجرای کارد خوردن شاهرخ از دست احمد لر و استنطاق مولانا معروف خطاط بغدادی را شرح داده است و گاه اشاراتی دارد که راه به بعضی از واقعیتها میبرد.
او نیز در نوشتهء خود جانب شاهرخ را مرعی داشته و گویا یکی از منابع وی کتاب محمد طوسی بوده است چون بعضی از عبارات او عینا در کتاب حافظ ابرو تکرار شده است.
ق. واقعهء سوء قصد احمد لر حروفی را به شاهرخ آورده و سپس خبر از قتل عضدالدین دخترزادهء سید فضلالله و جماعت حروفیه و نیز اخراج شاه قاسم انوار از هرات داده است.
در این کتاب در روضهءسیزدهم،شرح واقعهء کارد خوردن شاهرخ و استنطاق مولانا معروف خطاط و اخراج شاه قاسم انوار از هرات آمده است.
(9) 6-روضة الصفا:تألیف میر خواند که یک تاریخ عمومی است و در باب حروفیه در ایام شاهرخ مطالبی دارد که برگرفته شده از منابع پیش از خود نظیر آثار حافظ ابرو، سمرقندی و غیره است.
در این ماجرا افراد سرشناس دیگری نیز تحت تعقیب و در مظان اتهام قرار گرفتند که یکی شاعر و عارف معروف این زمان شاه قاسم انوار و دیگر عالم علوم متعدده سید صائنالدین علی ترکه بود."