خلاصه ماشینی:
"نظرات وی و تغییرات ایدئولوژیکی که وی رهبری کرد بازتاب این احساس نو ظهور قرن نوزدهمی بود که موقع بین المللی مسلط و چیرهء انگلستان در نتیجهء بیثباتی سرمایهداری داخلی و نیز توسط رقبای سیاسی و اقتصادی خارجی به خطر افتاده است.
درست است که لیبرالها دربارهء موضوع امپراتوری از بعضی جهات موضعی دوگانه و مذبذب داشتند،اما استدلال آنها در مناقشات مختلف خود اساسا این بود که انگلستان چه به لحاظ سیاسی و چه از جهت اقتصادی از داشتن امپراتوری سودی نخواهد برد.
اسمیت معتقد بود که فرصتهای زیادی برای سرمایهگذاری پر منفعت در خود انگلستان وجود دارد و اگر بخشی از سرمایه از تجارت با مستعمرات برداشته شود و در داخل سرمایهگذاری گردد کشور سود خواهد برد.
35 نهایتا،بنتام جدا از موضعش دربارهء مستعمرات سفیدپوستنشین، تحت تأثیر جیمز میل قرار گرفت و استدلال کرد که انگلستان باید به خاطر هند استیلای خود را بر آن کشور ادامه دهد.
میل بطور مشخص اظهار میکرد که ضمن تلاشهایش در جهت ایجاد اصلاحات در هند و ایرلند، ناگزیر شده تمام اندیشهء خود دربارهء حق مالکیت خصوصی بر زمین را مورد بازاندیشی و صورتبندی مجدد قرار دهد.
میل استدلال میکرد که به منظور تغییر مستعمرات نامتمدن به اقتصادی متکی به آحاد کشاورزان،دولت انگلستان باید قدرت بیشتری بر اراضی اعمال کند،بیش از آنچه در گذشته اعمال کرده و بیش از آنچه تا به حال در کشور خود اعمال نموده است.
92 میل استدلال میکرد که حقوق اعمال شده توسط مالکان انگلیسی- ایرلندی را نمیتوان توجیه کرد زیرا این حقوق فاجعهای اقتصادی و اخلاقی برای اکثریت مردم به بار میآورد."