خلاصه ماشینی:
"مقاله حاضر:(الف)این ایده را مطرح میکند که نابرابری قدرت سیاس و اقتصادی در طول تاریخ، موجب شده است که باز هزینههای اجتماعی و زیست محیطی بر قشرها،نیروهای اجتماعی ضعیف یا کشورهای دیگر و نسلهای آینده تحمیل گرددد و همین امر است که موجب پیدا شدن ساختارهای ناپایدار در اقتصاد جهانی و ایجاد بحرانهای اجتماعی و زیست محیطی شده است و(ب)ثابت میکند که درونی ساختن یا تقبل هزینههای تحمیلی از راه ایجاد شرایط بنیادی جدید در اقتصادهای ملی و اقتصاد جهانی ضرورتی اجتنابناپذیر برای توسعهء پایدار آن است.
برعکس،آنگاه که نظام دومحوری بر پایهء قدرت سیاسی نابرابر از اروپا به بیرون گام نهاد تا پایههای خود را در سطح جهان مستقر سازد،افزایش صروت نابرابر نظام دو محوره نیز به سطح جهانی انتقال یافت که چنان که خواهیم دید این افزایش ثروت فقط نتیجهء تحمیل هزینههای اجتماعی نبوده بلکه شامل تحمیل روزافزون هزینههای زیست محیطی نیز بوده است.
از طرف دیگر،کشورهای صنعتی شمال از راه جهانی شدن تولید مواد خام توانستند به نفع رشد افسار گسیخته و پیاده کردن الگوی هنری فورد و ه خاطر تقسیم کار بینالمللی جدید و ظهور کالاهای نو شرایطی جهانی ایجاد کنند که بخشی از هزینههای سرمایهء طبیعی یا تمام آن بلاواسطه از حوزههای اقتصادیشان حذف گردد یا به عبارت دیگر به کشورهای صادرکنندهء مواد خام و به نسلهای آینده تحمیل گردد.
5-انجام اصلاحات جهانی برای رسیدن به جامعهء جهانی پایدار از راه ایجاد فرصتهای برابر بر اساس تحلیل قبلی،پیش از این که راهحلهای ممکن ارائه شود،سه نکته را میتوان مطرح نمود: الف)نظریهء نظام دومحوری و تحمیل هزینهها نباید یه این باور رایج بینجامد که ثروت کشورهای صنعتی منحصرا بر پایهء فقر کشورهای جنوب بنا شده است."