چکیده:
ربیع، سراینده منظومه علی نامه (482 ه.ق)، در اشاره ای کوتاه نظم شاهنامه فردوسی را نتیجه تشویق حسدآلود فرقه کرامیه دانسته است. موضوع و گزارش دقیق این اشاره منحصر به فرد بر اساس منابع تا امروز شناخته شده فردوسی شناسی روشن نیست و فقط به طور کلی و با احتیاط می توان حدس زد که شاید روایتی در اواخر قرن پنجم بوده که طبق آن کرامیان به دلیل رشک ورزی به رواج اخبار دلاوری های امام علی (ع) و در پی آن، کوشش برای برگرداندن توجه مردم از آن ها محمود غزنوی را به کار گردآوری و نظم داستان های ملی- پهلوانی ایران برانگیخته بودند. شاید اصل این روایت محتمل و بازسازی شده، حاصل انتقام جویی فرهنگی پیروان برخی گروه های مذهبی (از جمله شیعیان) از کرامیان بوده است که خواسته اند با قایل شدن نقشی برای آن ها در شاهنامه سرایی چهره ای دین ستیز از این فرقه نشان دهند و با این کار از خاطره انواع آزارهایی که از آن ها دیده بودند به گونه-ای تشفی خاطر بیابند. در گزارش نظامی عروضی از سرگذشت فردوسی نیز قراینی از حضور کرامیان و رابطه آن ها با فردوسی دیده می شود که شاید بازمانده هایی از کلیت موضوع پیوند کرامیه و شاهنامه باشد که داستان مربوط به آن در فاصله حدودا هفتاد ساله نظم علی نامه (482) و تدوین چهار مقاله (551 یا 552 ه.ق) فراموش شده بوده است.
خلاصه ماشینی:
"موضوع و گزارش دقیق این اشارۀ منحصر به فرد براساس منابع تا امروز شناخته شدۀ فردوسیشناسی روشن نیست و فقط به طور کلی و با احتیاط میتوان حدس زد که شاید روایتی در اواخر قرن پنجم بوده که طبق آن کرامیان به دلیل رشکورزی به رواج اخبار دلاوریهای امام علی(ع)و در پی آن،کوشش برای برگرداندن توجه مردم از آنها محمود غزنوی را به کار گردآوری و نظم داستانهای ملی-پهلوانی ایران برانگیخته بودند.
آیا میتوان حدس زد که همین مخالفت و کوشش برای از بین بردن آثار و اشارات کرامی علت فراموشی داستان رابطۀ کرامیان با نظم شاهنامۀ فردوسی در همۀ منابع کهن تاریخی و ادبی بوده است و فقط اشارهای کلی و مبهم به آن در علینامه و سپس نشانههایی رنگ باخته و تغییر یافته در چهار مقاله بازمانده است؟البته در زمان سرایش علینامه نیز از اقتدار کرامیان بسیار کاسته شده بود و اشارۀ ربیع،به احتمال مربوط به روایتی کهنتر-و شاید حتی فراموش شده در زمان او-و مبتنی بر خاطرۀ نزاع کرامیه و شیعیان در سالهای کر و فر ایشان در دوران محمود غزنوی بوده است."