خلاصه ماشینی:
"از وسی دیگر،لغو محدودیتهای بازرگانی (تعرفههای گمرکی و سهمیهبندیها)از طریق عضویت در سازمان تجارت جهانی، بلوکبندیهای تجاری(همانند منطقهء آزاد تجاری آمریکای شمالی و اتحادیهء اروپا)و یک قطبی شدن نظام اقتصادی جهان(گسترش اقتصاد مبتنی بر بازار)این جریان جهانی شدن را تسریع نموده است.
نتیجهگیری کلی این است که برخلاف سایر کشورها بویژه کشورهای جنوب شرقی آسیا یا کشورهای مجاور که بتدریج در اقتصاد جهانی ادغام شدهاند،ایران از نظر شاخصهای تجارت بینالملل،جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی به داخل،و درآمدهای جهانگردی در مرحلهء بحرانی قرار دارد و سیاستهای درونگرایی که در قالب سیاست جایگزینی واردات(خودکفایی)،عدم ثبات اقتصادی و عدم امنیت سرمایهگذاری،و انزوای فرهنگی تجلی نموده است آن را از بهرهمندی از اقتصاد جهانی در جهت بالا بردن سطح اشتغال، GDP و رفاه اجتماعی خود محروم ساخته است.
برنارد هیتگر(1981)19با استفاده از نرخ مؤثر حمایتی( ERP )به عنوان شاخص محدودیت رژیم تجاری 47 کشور در دورهء 70-1960 معادلهء رگرسیون رشدرا که تابع متغیرهایی مانند میانگین و انحراف معیار ERP بین کالاها،نسبت سرمایهگذاری، GDP تفکر درونگرایی حاکم بر ایران و تأکید بر سیاست جانشینی واردات و خودکفایی،کشور ما را در حاشیهء تحولات اقتصاد بینالملل قرار داده و بی نصیب از فرصتهای ایجاد شده کرده است.
32 کلام آخر و پیشنهادهایی برای سیاستگذاری هدف اصلی این تحقیق تحلیل راهبردهای تجارت خارجی بویژه سیاست توسعهء صادرات بعنوان ابزاری در جهت ادغام در اقتصاد جهانی و گرچه از نظر محدودیت ارزی،هر واحد ارز پسانداز شده از طریق جانشینی واردات معادل یک واحد ارز کسب شده از طریق توسعهء صادرات است ولی از نظر حجم ارز قابل صرفهجویی،اثرات اشتغالزا و بهبود توزیع درآمدها استراتژی توسعهء صادرات برتری کاملی دارد."