چکیده:
تبلیغات و جنگ روانی، در روانشناسی اجتماعی از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این مقاله، ابتدا مفهوم تبلیغات و جنگ روانی از دیدگاه روانشناسی مورد کنکاش قرار گرفته و پس از آن دیدگاه قرآن ارزشیابی شده است.
در بررسی روانشناختی، با نگاهی صرفا توصیفی موضوعاتی همچون تعریف، گستره مفهومی، و کاربرد شاخههای مختلف روانشناسی در تبلیغات و جنگ روانی موردتوجه قرار گرفته است. در بررسی قرآنی، با نگاهی توصیفی ـ هنجاری، به اصول تبلیغات و جنگ روانی، شیوههای ویژه مؤمنان، شیوههای ویژه غیرمؤمنان، شیوههای مشترک، و راههای پیشگیری و مقاومسازی پرداخته شده است.
از نظر اسلام، همه اموری که منع ارزشی و اخلاقی دارد مذموم و ناپسند است و در جنگ روانی نیز نباید از آن شیوهها استفاده شود. این روشها که ویژه غیرمؤمنان است، نه تنها مورد تأیید اسلام نیست. بلکه اسلام با آن مبارزه میکند و میکوشد تا در جامعه از چنین روشهایی استفاده نشود.
البته باید به این نکته توجه داشت که پارهای از روشها نقش پیشگیرانه دارند و هر دو گروه مؤمنان و غیرمؤمنان میتوانند از آنها سود جویند. اگرچه این شیوهها از نظر ارزشی مثبت تلقی میشوند، ولی مهمتر، مؤثر بودن عملی آنهاست؛ یعنی هر کدام از گروهها که بیشتر و بهتر از این شیوهها استفاده کنند، موفقتر خواهند بود.
خلاصه ماشینی:
"5. قانون آستانه اختلافیاین قانون بیانکننده مقدار تفاوتی است که باید بین دو محرک همگون موجود شود تا ارگانیزم دو تا بودن آن را احساس کند: یک صوت، چه مقدار باید شدت داشته باشد تا گوش ما آن را متفاوت از صدای قبلی احساس کند؟ در یک نور رنگی چقدر تغییر باید حاصل شود تا چشم ما آن را غیر از رنگ قبلی ببیند؟ بین دو سوزن که به دست خود فرو میکنیم چقدر باید فاصله باشد تا آنها را دو سوزن احساس کنیم؟ آن مقدار تفاوتی که باید ایجاد شود، «آستانه اختلافی» آن اندام است؛ این قانون در فرهنگ و جامعه نیز حضور دارد.
گاهی نیز لازم است تبلیغات به طور کامل و همیشه مخفی باشد، مثل اینکه کشوری همواره در تلاش است تا منابع اقتصادی کشور دیگری را به سود خود مصادره کند، که در این صورت نهتنها هدف و نیت خود را آشکار نمیسازد بلکه بسیار پیچیده و در لفافه عمل میکند و حتی اگر افشا شود، باز آن را انکار میکند و ...
3. توجه به ارزش اندیشه و تفکر حتی در میدان جنگ: از نظر قرآن حتی در موقعیتهای بسیار حساس و خطرناک مثل جنگ نیز اگر کسی از مشرکان امان بخواهد تا کلام خداوند را بشنود، نهتنها باید به او پناه داد، بلکه لازم است او را پس از شنیدن و تأمل کردن، به مکان امن خودش رساند تا کسی در بین راه مزاحم او نگردد."