خلاصه ماشینی:
"4-شواهد حاکی است که مسئلهء بیکاری و عدم اشتغال در ایران نتیجهء بهرهبرداری نامناسب از عوامل کمیاب نظیر سرمایه،تجهیزات،ارز، نیروهای کارآفرین و مدیریت است و لذا اگر سیاستهای بودجهای و اقتصادی دولت در جهت گسترش و استفاده کارآ از این منابع کمیاب تنظیم شود و تمزکز پیدا کند تولید ناخالص ملی افزایش قابلتوجهی پیدا میکند و به دنبال آن بیکاری و عدم توزیع عادلانهء درآمد و به تبع آن ثروت نیز در میان و دراز مدت تقلیل خواهد یافت.
3-در این قسمت ضروری است که فایدههای افزایش قیمت بنزین و سایر مواد انرژیزا را مثلا به صورتهای زیر مورد بررسی و مقایسه با هزینههای فوق الذکر قرار داده و براساس برآیند نیروهای مثبت و منفی داوری کنیم: *اگر کل درآمدهای حاصل از افزایش قیمتها را دولت صرف پرداخت بدهیهای خود به بانک مرکزی کند و بانک مرکزی نیز آنها را به علت نشر اسکناس در گذشته،معدوم نماید وضع تورم چگونه خواهد بود؟بدیهی است اضافه تقاضای معدوم شده تقاضای کل را پایین میآورد و رشد سطح قیمتها (برای مواد غذایی،پوشاک و مسکن)کاهش مییابد و در نتیجه به طور کامل،اضافه قیمتهای مواد سوختی جبران میشود.
*کلا میتوان نتیجه گرفت که افزایش مداوم، یکنواخت و نسبتا شدید قیمت بنزین و سایر حاملهای انرژی(در مواردی به صورت ترجیحی) طی برنامهء سوم توسعهء اقتصادی به دلایل زیادی ضرورت دارد و دولتمردان و مسئولان امور میتوانند در صورت استفادهء کارآ از درآمدهای ایجاد شده(نه آنطور که عملکردهای گذشته نشان میدهد)،هزینههای کوتاهمدت ناشی از افزایش قیمت بنزین را نه تنها جبران کنند بلکه فواید و تسهیلات فراوانی در جهت تحقق اهداف کوتاه و دراز مدت اقتصادی-اجتماعی نظیر کاهش کسر بودجه و نقدینگی،ثبات قیمتها،رشد درآمد ملی، اشتغال نیروهای بیکار و کمک به توزیع عادلانهتر درآمد ملی فراهم نمایند."