خلاصه ماشینی:
"Akhter) صورت گرفته با استفاده از یک مدل رگرسیونی و آمار مربوط به 12 کشور در حال توسعه که از چهار منطقهء جهان انتخاب شده و در حدود 3/2 از کل سرمایههای جذب شده به کشورهای در حال توسعه را به خود اختصاص دادهاند،رابطهء بین «درجه باز بودن اقتصاد»و«ثبات سیاسی» کشورها با حجم سرمایههای خارجی جذب شده مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه به دست آمده است که رابطهء مثبت معناداری بین حجم سرمایهگذاری مستقیم خارجی جذب شده و هر دو متغیر مستقل یادشده وجود دارد.
در کنار این باورها همراه انتقاداتی نیز نسبت به سرمایهگذاری مستقیم خارجی و عملکرد شرکتهای چندملیتی در کشورهای در حال توسعه شده است که موارد عمده آن به شرح زیر میباشد: 1-در بعضی از کشورها سرمایهگذاری مستقیم خارجی افزایش واردات مواد اولیه و لوازم یدکی را به دنبال داشته ضمن اینکه افزایش قابلتوجهی در صادرات کشور نیز ایجاد نکرده است.
مسلم است که اگر صرفا با هدف مرتفع ساختن کمبود سرمایههای ارزی درهای کشور را باز کنیم و اجازه دهیم سرمایهگذاران خارجی خود تصمیمگیرنده باشند آنها در هرپروژه و طرحی که حداکثر سود را برای آنها به ارمغان آورد و بدون توجه به اثرات آن بر اقتصاد کشور میزبان سرمایهگذاری خواهند نمود لذا توصیه میشود که سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی به طرحها و پروژهها و صنایعی هدایت شود که: سرمایهگذاران داخلی توان انجام آنها را نداشته باشند؛ مکمل زنجیره صنایع موجود باشند؛ با صنایع داخلی پیوندهای ماقبل و ما بعد برقرار سازند؛ نیاز آتی کشور را به واردات کالاهای واسطهای و نهایی مرتفع سازند؛ توسعهء صادرات را ممکن سازند."