خلاصه ماشینی:
"جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی به کشورهای در حال توسعه در دههء 1990 تقریبا چهار برابر شده و از دیگر انواع جریانهای سرمایه پیشی گرفته است و بطور میانگین حدود 7/1 درصد تولید ناخالص ملی (GNP) این کشورها را تشکیل میدهد.
در آسیای شرقی(بیشتر در چین)جریان سرمایهگذاری خارجی ورودی در حد بیش از 4 درصد تولید ناخالص ملی آنها پایدار مانده در حالی که آسیای جنوبی و جدول شماره 1 خاورمیانه و شمال آفریقا تنها حدود 5/0 درصد از تولید ناخالص ملی خود سرمایهگذاری خارجی جذب کردهاند(اگرچه جریان سرمایهگذاری به آسیای جنوبی سریعتر در حال رشد بوده است).
در مورد توزیع بخشی سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه اسناد و منابع خوبی در دست نیست،اما به نظر میرسد در سالهای اخیر سهم بخش خدمات تا میزان بیش از یکسوم افزایش یافته،در حالی که سهم تولید کارخانهای به کمتر از یک دوم کاهش یافته است و بقیه نصیب بخش کشاورزی و معادن شده است.
درست همانگونه که کشورهای تجارت پیشه باید کمتر نگران موازنهء صادرات با واردات و بیشتر متوجه ایجاد انگیزه برای رقابت،تخصیص منابع براساس قیمتهای بین المللی و نظایر اینها باشند همینطور در مورد سرمایهگذاری مستقیم خارجی نیز آنچه مهم است اثرات واقعی آن بر اقتصاد کشور میزبان است.
اما به دلیل آنکه جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی از کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعهء اقتصادی به کشورهای در حال توسعه با جریان تجارت همبستگی زیادی دارد،بهرهوری میتواند بیشتر با انتقال تکنولوژی از طریق سرمایهگذاری مستقیم خارجی مرتبط باشد تا تجارت."