خلاصه ماشینی:
"دکتر کاتوزیان اشاره میکند که در فاصلهء سالهای 1334 و 1346 میانگین سالانهء در آمد ارزی ایران بالغ بر 17 درصد در آمد ملی بوده است و در جدول فوق ملاحظه میگردد که در برنامهء دوم با توجه به جمعیت کشور در آمد ارزی بسیار چشمگیر بوده و اگر از این منابع ارزی در جهت توسعهء اقتصادی کشور بهره گرفته میشد چهبسا بسیاری از بنیادهای اقتصادی کشور پا میگرفت و به تدریج نقش درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران کمرنگ میشد.
سهم اجزای تولید ناخالص داخلی به قیمتهای سال 1351 در پایان برنامههای سوم،چهارم و پنجم عمرانی بخش کشاورزی از دههء چهل(زمان اصلاحات ارضی)روندی کاهنده داشته و ملاحظه میشود که تکیهء اصلی(نزدیک به پنجاه درصد)بر درآمدهای نفتی و فروش 6 میلیون بشکه نفت در روز و تزریق پول به بدنهء جامعه در قالب مصرف و تکنولوژیهای وارداتی بوده است.
به هنگام تنظیم این برنامه،مسائل و مشکلات زیر خودنمایی میکرد: 1-رشد بیرویهء بخش دولتی و وجود دستگاههای موازی؛ 2-رکود و تورم در اقتصاد داخلی؛ 3-ناهماهنگی در نظام دستمزدها؛ 4-فرار مغزها؛ 5-بیکاری؛ 6-رشد جمعیت(هرچند سیر نزولی پیدا کرده لیکن هنوز تا رسیدن به نقطهء تعادل نیاز به برنامهریزی دارد)؛ 7-کاهش سرمایهگذاری بویژه در بخش کشاورزی؛ 8-نبود سیستم مدیریتی کارادر زمینهء فعالیتهای فرهنگی برای جذب جهانگردان؛ 9-عدم تعادل میان کالاهای وارداتی و کالاهای مشابه داخلی؛ 10-جوانی جمعیت؛ 11-مشکل مسکن در شهرهای بزرگ کشور؛ 12-ضعف در جذب سرمایههای داخلی و خارجی برای تولید کالاها و خدمات؛ 13-مسائل زیستمحیطی،از جمله تخریب جنگلها و مراتع؛ 14-نبود هماهنگی میان دستگاههای اجرایی در جهت نیل به اهداف توسعهء ملی."