خلاصه ماشینی:
"از اهم این تحولات که تأثیرات مهمی در منطقهای کردن روابط اقتصادی و تجاری بین الملل داشته است، میبایست، از جهانی شدن فزاینده اقتصاد و گسترش وابستگی متقابل (ecnednepedretni) در سطح سیستم بین الملل، تغییرات مربوط به طبیعت رقابتهای اقتصادی و بهرهوری تولیدی بین المللی (ytivitcudorp lanoitanretni) ، پایان سیستم نظامیگری و استراتژیک دو قطبی، افول نسبی اقتدار و مشروعیت جهانی آمریکا، ظهور و توسعه سیستم تجاری و بین المللی سه قطبیعی که مراکز اصلی آن در اروپا، آسیای جنوب شرقی و قاره آمریکاست و بالاخره بازتاب حضور گسترده اقتصادی و سیاسی کشورهای جدید صنعتی، نام برد.
بنابر دیدگاههای اقتصادی کلاسیک و نئوکلاسیک، شرایط رقابت کامل اقتصادی و تولیدی آزاد و برابر تحت الشعاع پارهای از عوامل قرار میگیرد:1-حمایت دولتها از تولیدات داخلی؛2-ایجاد زمینههای سیاسی و دیپلماتیک تقویت قدرت اقتصادی و رقابت تولیدات داخلی در سطح بازارهای جهانی توسط دولتهای متبوع؛ تضعیف کثرتگرایی و جند جانبگی در مذاکرات اقتصادی جهانی و بر عکس، رشد روزافزون روابط تجاری و اقتصادی منطقهای بیانگر گسترش نوعی مقاومت و ایستادگی در باربر فرایند جهانی شدن اقتصاد بین الملل است.
هدف عمده از ایجاد و توسعه اتحادیهها و بلوکهای اقتصادی منطقهای که زیربنای حرکت به سوی منطقهای کردن روابط تجاری و اقتصادی را تشکیل میدهند ایجاد آشتی میان اهداف کمابیش متضاد زیر در سطح سیستم اقتصاد بین الملل میباشد: 1-گسترش هر چه بیشتر منافع و امتیازات حاصل و پیشبینی شده از تقسیم بین المللی کار و تخصصیابی انعطافپذیر (noitasilaiceps elbixelf) که زیربنای استدلالات تئوریهای اقتصادی کلاسیک و نئوکلاسیک را در بیان منافع و ضرورت بازار تجارت آزاد جهانی تشکیل میدهند؛و 2-حمایت از صنایع و تولیدات داخلی و منطقهای که قدرت اقتصادی و سطح توان رقابتی نسبتا پایینتری دارند."