خلاصه ماشینی:
"بنابراین هنگامی که کورش سارد را به محاصره خود درآورد، مقاومت آنان زود در هم شکست و کرزوس که بنابر آنچه یونانیان نوشتهاند، میخواست خود را در میان شعلههای آتش از میان بردارد، به دست کورش نجات یافت ولی امپراتوری لودیه، که بر بخش عمده آسیای صغیر و نیز شهرهای یونانی آن حکومت میکرد، برای همیشه برافتاد و از آن پس تا حمله اسکندر، یعنی پایان کار هخامنشیان، یکی از ایالات شاهنشاهی بزرگ ایران هخامنشی به شمار رفت چنان که در تمامی فهرستهایی که در سنگ نبشتههای پارسی باستان، از استانهای ایران در آن زمان آمده است، نام «لودیه»را نیز میبینیم که یک«شهربان» 45P}ایرانی آنجا را اداره میکرده است.
در این هنگام، بابل، تمامی سواحل شرقی مدیترانه را تا صحرای سینا در اختیار داشت و در جهت شرق به خلیج فارس میرسید و در واقع عمدهترین گذرگاه بازرگانی بین سرزمینهای اروپایی و حتی آفریقایی با خلیج فارس به شمار میرفت بویژه آنکه این خلیج در آن هنگام نیز دارای لنگرگاهها و بندرهای فراوان درحاشیه شمالی خود بود که اکنون بخشی از امپراتوری ماد به حساب میآمد و مال التجاره دو سوی جهان از راه خلیج فارس وارد سرزمین بابل میشد و به خط مستقیم به دریای مدیترانه میرسید.
ولی به هر حال به دلیلی که ذکر شد، نتوانستند با اتحاد میان خود دولتی ایجاد کنند و به سبب نزدیکی با مصر فرعونان قرنها تحت تسلط آنان قرار داشتند؛پس از قدرت یافتن آشوریان به تابعیت آنان در آمدند و با بر افتادن آشور به دست ایرانیان-در زمان مادها-بعنوان غنیمت سهم بابل شدند که در استقراض آشور با ایرانیان همدست بود؛و سرانجام با سقوط بابل به تصرف کورش درآمدند و این واقعه برای آینده دولت جهانی اهمیت بسزا داشت که تمامی ناوگان دریایی فنیقی- یعنی قدرت برتر دریا در آن روزگار-در اختیار ایران قرار گرفت."