خلاصه ماشینی:
"1-خردهپا بودن این صنعت و در همین زمینه حتی پایین بودن سطح آن از نظر کمی هستهء اصلی کانون فعالیتهای انتشاراتی را ناشران خصوصی جزء تشکیل میدادند،در نتیجه:الف) کار طبع و نشر عمدتا بدون برنامهریزی صورت میگرفته، ب)حوزهء فعالیت ناشر و کتابفروش مشخصا متمایز نبوده، ج)شمار ناشران تخصصی اندک و فعالیت تخصصی آنها اغلب ناپایدار بوده،د)عمر بیشتر بنگاههای انتشاراتی کوتاه بوده،و هـ)میزان تولید کتاب بالا نبوده است.
5 در آخرین بررسی انجام شده پیرامون صنعت نشر ایران در دههء پنجاه6عوامل ضعف و رکود نشر کتاب در ایران، آنچنانکه توسط پژوهشگران پیشین7طرح شده بود،به اختصار آورده شده،و سپس این عوامل از دیدگاه نویسندگان این مقاله زیر عنوانهای کلی زیر ارائه شده است:«1)ممیزی کتاب 2)عدم اعتنای کافی دستگاههای برنامهریزی دولت به نشر کتاب و هماهنگ نکردن آن با برنامههای دیگر 3)موانع اقتصادی:گرانی هزینههای تولید،ضعف توزیع،نارسایی تبلیغ 4)یکجانبه بودن نظام آموزشی 5)ضعف فرهنگ عمومی و کمبود کتابخانهها 6)ضعف امکانات فنی و فرهنگی ناشران»8 چون موانع توسعهء تولید و نشر کتاب در حال حاضر عمدتا برخاسته از عوامل بازدارندهء دههء پنجاه هستند، با توجه به بررسیهای انجام شده و آمار و ارقام گزارشهای موجود این عوامل را میتوان به تفکیک در رابطه با عناصر اصلی حوزهء نشر تقسیمبندی کرد.
خوانندهء عامی که به دلیل سادهگیری اجتنابناپذیرش مصرف کنندهء سربراه بازار کتاب ادبی به شمار میآید، هرگاه امکان دسترسی به وسایل لازم برای بهبود زندگی مادی و فرهنگی را بیابد،و از قدرت شناخت و داوری هنری برخوردار شود،بیدرنگ به گروه دیگر میپیوندد و به خوانندهء سختگیر و صاحب رای و نفوذ بدل میشود."