چکیده:
بلز پاسکال یکی از نوابغ و اندیشمندان بزرگ جهان غرب است که برهان شرطبندی را در بحث خداشناسی طرح کرده است. وی پس از تبیین دلایل نظری و عملی، اصل عملی عقلایی را پایهگذاری مینماید و به کمک آن برخی تصمیمگیریهای انسان را به صورت فرمولی توجیه میکند. سپس از این قاعده عقلایی در حوزه دین برای اثبات لزوم دینداری بهره میبرد. این پژوهش پس از تبیین دلیل او، در دو بخش دلایل نظری و عملی و قاعده عقلایی وی و نیز استفاده از آن در بحث خداشناسی یا لزوم دینداری به ارزیابی آن میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"ب)خداباوری غیر عقلانی:این دسته معتقدند وجود خداوند را نمیتوان با اصول عقلانی و دلایل معقول اثبات نمود؛لکن نشانههایی عملی برای اعتقاد به خدا یافت میشود.
در تبیین نظریه پاسکال میگوئیم:پاسخ به یک سؤال و یا دلیل بر یک مدعا،به دو قسم نظری و عملی تقسیم میشود: وقتی از اصل صدق و کذب قضیهای سؤال میشود،از دلیل نظری استفاده شده است؛مثل اینکه فلان چیز هست یا نیست؟که اگر هست،شواهد و دلایل عقلی بر آن اقامه میشود.
ملحدان در صورت وجود خداوند،نتیجه اعمال خود را در جهان آخرت به صورت خذلان و عذاب ابدی خواهند دید و این بدان معناست که ضرری نامتناهی متحمل خواهند شد؛ضمن اینکه در صورت عدم وجود خداوند،فائده جزئی در این دنیا عائد آنان میشود: (به تصویر صفحه مراجعه شود) ارزش مورد انتظار )VE( خداباوری و الحاد چنین محاسبه میشود: میزان سودبری اعتقاد به وجود خداوند در صورت وجود خدا)-(اعتماد به وجود خداوند) V.
هرچند این دو از قوای انسان هستند و هرگاه انسان به چیزی معتقد شد،کارها و رفتار او طبق این اعتقاد او تغییر میکند،سرایت دادن حکم یکی به دیگری یا هر دو نوع دلیل را برای قضیهای نظری پیادهسازی نمودن،محتاج دلیل و تبیین است که به نظر میرسد پاسکال از این امر غفلت نموده است.
قضیه«خدا وجود دارد»نظری است و در حکمت نظری بر آن دلیل آورده میشود و نمیتوان همچون«لزوم برداشتن چتر هنگام احتمال بارندگی»-که قضیهای عملی است و در حکمت عملی از آن بحث میشود-برایش دلیل آورد؛لذا استفاده از اصل عملی عقلایی فوق برای اثبات خداوند و امثال آن نیازمند دلیلی متقن است."