خلاصه ماشینی:
"این دو اثر در واقع تا حد زیادی به 2 سئوال اساسی مربوط به این حوادث جواب میدهد:1-تا چه حد اتحاد جماهیر شوروی و جمهوری آذربایجان محرک تحولات مربوط به تأسیس فرقهء دموکرات و جمهوری خود مختار آذربایجان در سالهای 25-1334 بودهاند و 2-مردم آذربایجان و بویژه ساکنان تبریز چه موضعی در برابر رژیم پیشهوری داشتهاند و تا چه حد با آن موافق یا مخالف بودهاند؟ مطالعه این دو کتاب نشان میدهد که بر اساس اسناد و خاطرات دستاندر کاران غیر ایرانی این حوادث،اتحاد جماهیر شوروی و دولت جمهوری آذربایجان،بویژه شخص میر جعفر باقراوف نقش اساسی را در شکل دادن به حوادث سالهای 25-1324 در آذربایجان ایران بازی میکردهاند و فرقه دموکرات و«حکومت ملی»پیشهوری چیزی جز ابزار دست و مجری برنامهها و منافع محور مسکو-باکو نبوده است.
پاسخ کتاب خاطرات آیت الله مجتهدی به سئوال دوم آن است که علی رغم همه تلاشهای چند ساله اتحاد جماهیر شوروی و نیروهای ارتش سرخ و شرق شناسان وابسته به آن از یکسو،و تلاشهای نخبگان پانتر کیست جمهوری آذربایجان و فرقه دموکرات آذربایجان از سوی دیگر،رژیم پیشهوری از مقبولیت و حمایت مردمی در میان آذربایجانیهای ایران برخوردار نشده و همه تلاشهای پانتر کیستهای وابسته به دستگاه میر جعفر باقراوف و متحدان ایرانی آن برای رواج قوم گرایی ضد ایرانی،احساس ایران دوستی و میهن پرستی آذربایجانیهای ایران و بویژه اهالی تبریز را ضعیف نکرده و رژیم پیشهوری و دستاندر کاران آن پس از خروج ارتش سرخ و فرار رهبران فرقه دموکرات، با خشم و طغیان مردم تبریز و دیگر نقاط آذربایجان ایران مواجه شدهاند."