خلاصه ماشینی:
"به سخن دیگر،رابطهء زیر را میتوان تشخیص داد: ساختار نظام بین الملل-شکلگیری سیستمهای کنترل مرکزی-پدیدهء نظم در خلیج فارس ساختار نظام بین الملل نیز از دیدگاه والتز بعنوان بنیانگذار دیدگاه ساختارگرا در روابط بین الملل متشکل از پارامترهای زیر است: -اصل نظمبخش(اصل آنارشی) -واحدهای تشکیل دهندهء سیستم -کارکرد مشابه آنها -چگونگی توزیع قدرت میان واحدها از این دیدگاه سه ویژگی نخست تقریبا در نظام بین الملل پایدار است و تنها توزیع قدرت میان واحدهاست که میتواند تغییر کند و از آن طریق ساختار سیستم متحول شود.
بدین ترتیب در وهلهء نخست خلیج فارس میتواند چون یک پل ارتباطی عمل کند اما در حال حاضر به علت روابط غیردوستانهء قدرت هژمون در نظام بین الملل یعنی آمریکا با بخش پیرامونی خلیج فارس و بویژه ایران از یک سو و حضور آن بعنوان یکی از قطبهای موجود قدرت در دیگر سیستمهای تابع،عملا امکان شکلگیری و تکامل چنین فرایندی فراهم نیامده و در حقیقت از اقدام مذکور به عنوان بخشی از سیاستهای کنترلی در منطقه استفاده شده است.
اصولا هژمون در وهلهء نخست سبب توسعه همکاری و الگوهای رفتاری مربوط در بخش مرکزی سیستم شده و به علت اهمیت ذاتی این بخش در سیاستها و منافع جهانی آن،سعی در حفظ آنها در سیستم داشته است،19اما به علت نبود نگرش یکسان به سیستم و وجود حوزههای تعارض با پیرامون،الگوهای رفتاری تعارضی را نیز در سیستم تابع خلیج فاس افزایش داده است و در حقیقت با شکل بخشیدن اتحادها و ائتلافها با بخش مرکز،عملا سبب سرایت رفتارهای تعارضآمیز هژمون با بخش پیرامونی خلیج فارس به مرکز سیستم مذکور(در برابر پیرامونیها یعنی ایران و عراق)گردیده است."