چکیده:
دههء 1960 دوران طلایی توسعهء اقتصادی بود.در دهههای بعد تفاوت رشد میان مناطق مختلف جهان به شدت گسترش یافت.در این میان کشورهای معجزهگر خاور دور ظاهرا به صورت الگوی توسعه در بلند مدت سر برآوردند.به رغم پیشبینیهای انجام شده،برخی کشورها در راهی گام برداشتند که نه تنها به رشد اقتصادی کمک نکرد، بلکه میزان فقر در آنها نیز افزایش یافت. در این میان نقش آموزش و پرورش در بهبود کیفیت کار و نیز نقش آموزش مادران و صرف وقت آنان برای فرزندانشان،یکی از عوامل رشد اقتصادی در کشورهای آسیای شرقی بوده است.استفاده از تکنولوژی،یگانه عامل رشد سریع خاور دور نبوده بلکه واکنش مساعد در برابر سیاستهای کلان اقتصادی از عمدهترین و مهمترین عوامل رشد اقتصادی در این کشورها بوده است. اختلاف در عملکرد کشورها عمدتا ناشی از تفاوت واکنش داخلی در قبال ضربههای خارجی بوده است و از این رو، میتوان از تجارب گوناگون کشورها در اتخاذ سیاستهای مشابه پندهای بزرگی گرفت.
خلاصه ماشینی:
"آیا این رشد پایدار خواهد بود و گسترش خواهد یافت؟آیا اشتباه در پیشبینیهای گذشته دال بر آن است که ما دربارهء دوام فرایند توسعه،عوامل اصلی آن و ثمرات آن در مرحلهء توزیع به طور کلی هیچ پندی نگرفتهایم؟آیا اکنون درک میکنیم که چگونه و چرا برخی از کشورها،با وجود جوی که در جهان همه با آن مواجه بودهاند،زمانی دراز در راهی گام برداشتند که به لحاظ رشد اقتصادی نادرست بود و به فقر انجامید؟از فروپاشیها و فرایند اصلاحات چه نتیجهای عاید شده است که ما آن را آمیزهای درست از فعالیت بخش دولتی و بازار بدانیم؟ مایکل برونو،اقتصاددان ارشد بانک جهانی،طی سخنرانی در ششمین کنفرانس سالانهء اقتصاد توسعه این پرسشها را مطرح ساخته است.
اگر تأثیر درصد بیشتری از تولید ناخالص داخلی را که صرف آموزش و پرورش پایه میشود با رشد بسیار سریعتر اقتصادی تلفیق کنیم به این نتیجهء حیرتآور میرسیم که تا سال 5891 هزینهء عمومی برای هر کودک در کره 72 برابر کنیا بود.
یپس بانکها از چه الگویی باید پیروی کنند؟آیا باید مجاز باشند مانند کشورهای اروپایی و ژان در شرکتها سهیم شوندأکی و کجا یکی از این دو روش به طور مستدل بر دیگری ترجیح دارد؟ در مورد سؤال دوم،این که آزادسازی بیشتر بازار در سطح اقتصاد خرد باید با نظارت شدید دولت،به ویژه در بخش پولی،همراه باشد دربرگیرندهء تناقضی است که تنها کشورهایی که اخیرا درصدد اصلاحات برآمدهاند نیستند که بدان پی بردهاند(برای نمونه شکستهای بزرگ پولی را که اخیرا در ژاپن،انگلستان و امریکا آشکار شده است در نظر بگیرید)."