چکیده:
در این مقاله برخورد فرهنگها و سنتهای فرهنگی متفاوت در عرصهء فعالیتهای اقتصادی مطرح و بررسی شده است.نویسنده،ضمن تحلیل معیارهای اخلاقی متفاوت،به نسبی گرایی فرهنگی و امپریالیسم اخلاقی(یا مطلقگرایی اشاره میکند.در نسبیگرایی،اخلاقیات هیچ فرهنگی برتر از اخلاقیات فرهنگ دیگر نیست و در امپریالیسم اخلاقی، برعکس،فقط یک سلسله حقایق وجود دارد و در سرتاسر جهان یک نوع رفتار منحصر به فرد را ایجاب میکند.سپس آستانهء آخلاقی یا ارزشهای اصلی تعریف و وجه مشترک فرهنگهای مختلف غربی و غیرغربی نسبت به ارزشهای اصلی انسانی بررسی میشود.نویسنده،در نهایت رهنمودهایی برای ایجاد یک فرهنگ تلفیقی اخلاقی و سازگاری جهانی ارائه میدهد.
خلاصه ماشینی:
"اما مدیران دربارهء این مشکلات چه تصمیمی میتوانند بگیرند؟اصولی که به آنان کمک میکنند تا از میان چم و خمهای تفاوتهای فرهنگی راه خود را بیابند و برای اعمال کسب و کار اخلاقی در همهء جهان کدهای رفتاری مقرر کنند کداماند؟شرکتها برای دشوارترین پرسش در مورد اخلاقیات کسب و کار در سطح جهانی چه پاسخی دارنداگر معیارهای اخلاقی کشور میزبان فروتر از معیارهای اخلاقی کشور زادگاه باشد چه پیش میآید؟ پاسخهای متعارض یکی از پاسخها به دیرینگی بحثهای فلسفی است.
کسی که معتقد به نسبیت فرهنگی است در این مورد مشکلی نخواهد داشت،اما من نه!هر کشوری حق دارد مقررات ایمنی و بهداشتی خود را تعیین کند،ولی در مورد بالا معیارها و شرایط قرارداد نمیتوانست از کارگران سواستو پول در برابر مخاطرات شناخته شدهای که سلامت آنان را تهدید میکرد،محافظت کند،حتی اگر قرارداد با معیارهای اوکرایینی نیز سازگار بود،یک صاحب کسب و کار پایبند به اصول اخلاقی میباید با آن مخالفت میکرد.
یک مدیر برای گرفتن تصمیم قاطع در مورد برخورد ناشی از توسعه باید این پرسش را در مقابل خود طرح کند:آیا اگر کشور من در همین مرحله از توسعهء اقتصادی بود،این عملکرد در آنجا پذیرفته میشد؟توجیه کنید به اختلاف در معیارهای ایمنی و دستمزد در ایالات متحد و آنگوا،کشوری که شهروندانش در هردو مورد معیارهای فروتر را میپذیرند."