خلاصه ماشینی:
"مطالعات به عمل آمده نشان میدهد تنها 11 درصد از مالیات بالقوه شرکتها وصول میشود و باقیمانده به جهت معافیتهای مالیاتی و همچنین فرار مالیاتی،خارج از چارچوب نظام تشخیص و وصول قرار میگیرند.
موضوع دیگری که در خصوص مالیات بر شرکتها قابل بحث و بررسی است فرار مالیاتی در شرکتهای است که فعالیت آنها در امور خدماتی است،در واقع،برای شرکتهایی که تولیدات ملموسی ندارند و شرایط اقتصادی آنها از لحاظ حضور در بازار و همچنین قیمت خدمات ارائه شده قابل استتار است،تشخیص مالیات به علت کتمان حقایق مالی،دشوار و فرار مالیاتی سهل است.
با توجه به نارساییهای نظام تشخیص،در 8731 بیش از چهار میلیون پرونده در حوزههای مالیات مشاغل رسیدگی شده و اغلب این پروندهها با وجود صرف منابع و امکانات دولتی،از لحاظ وصولی در سطح نازلی قرار دارند.
به استناد اطلاعات جدول(1)،به طور متوسط طی سالهای 97-7431،حدود 01/4 درصد از مالیاتهای مستقیم از طریق مالیات بر مشاغل تأمین شده،در حالی که این سهم برای مالیات بر حقوق،رقمی حدود 71/3 درصد است.
در جمعبندی کلی میتوان شکاف بین میزان بالقوه و میزان وصولی در بخش شرکتها و مشاغل را به سه منبع نسبت داد:اول،منابعی که شناسایی شدهاند،ولی در عمل دولت از درآمدهای مالیاتی آنها بیبهره است.
این مالیات،احتساب مضاعف مالیات بر مصرف و فروش را ندارد و به لحاظ گستردگی پایه مالیات و میزانهای (نرخهای)اندک ضمن افزایش درآمدهای مالیاتی،به طور خودکار،اصلاح نظام مالیاتی را نیز به همراه دارد.
شاخص نسبت مالیاتها به تولید ناخالص داخلی به عنوان یکی از معیارهای سنجش کارایی نظام مالیاتی در سالهای اخیر نوسانهای قابل توجهی داشته و رقم آن در 9731 به شش درصد بالغ شده است."