خلاصه ماشینی:
"از کشوری به کشور دیگر تا حد زیادی متغیر است؛این تفاوت به ویژه وقتی که هزینهها با نرخهای ارز مبتنی بر برابری قدرت خرید ارزشیابی شوند آشکار است؛برای مثال هزینه تخمینی برای هر شغل به وجود آمده به نرخهای ارز مبتنی بر برابری قدرت خرید از حدود 0063 دلار امریکا در ماداگاسکار تا 00341 دلار امریکا در نیکاراگوئه تفاوت دارد (Subbaraoṣ1997) فاکتورهای متعددی،هزینه هر نوع شغلزایی را تحت تاثیر قرار میدهند که شامل موارد زیر است:ترکیب افراد محلی و غیر محلی فعال در اجرای پروژههای فرعی،سازوکار انتخاب شده تحویل و به ویژه الگوی استخدام مقاطعهکاران خصوصی،میزان دستمزد، میزان سرمایهبری عملیات و ظرفیت عمومی اداری و مدیریتی کشورها.
برعکس،دخیل بودن مقاطعهکاران خصوصی در بسیاری از صندوقهای سرمایهگذاری اجتماعی به این معنی بوده است که دستمزدهایی که برای کارهای عمومی پرداخت شده،مانند بسیاری از برنامههای دولت،ابزاری برای خود هدفگذاری نبوده است؛درحالی که برخی از صندوقهای اخیر سرمایهگذاری اجتماعی، زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی را با منافع مثبت غیر مستقیم برای خانوارهای فقیرتر جامعه به وجود آوردهاند.
آیا همه اینها در ایران کاربرد دارد؟برنامههای اعتباری برای خانوارهای فقیر جهت دایر نمودن بنگاههای کوچک این مزیت و برتری را دارد که در صورت توفیق،طی یک دوره میانمدت تا بلندمدت،یک جریان مداوم درآمدی را به وجود میآورد،درحالیکه برنامههای امور عمومی فقط برای یک دوره زمانی موقت درآمدزا هستند.
همچنین اشاره بر این نکته دارد که مقامات ایرانی در به وجود آوردن محیط مناسب برای سرمایهگذاری بخش خصوصی موفق شوند،برنامه فقرزدایی،به جای تمرکز بر تهیه و تأمین اعتبارات لازم برای تأسیس کارگاههای کوچک باید بر برنامههای امور عمومی متمرکز شود."