چکیده:
رمانتیسم جنبشی ادبی است که در اواخر قرن هیجدهم از انگلستان آغاز شد و اوایل قرن نوزدهم زمانی که به اغلب کشورهای اروپایی، اروپای شرقی و حتی روسیه گسترش یافت به شکل یک مکتب ادبی ظهور کرد. این مکتب تاثیر خود را در حوزه های مختلف ادبیات و در نقاط مختلف جهان بر جای گذاشت. آشنایی شعرا و نویسندگان ایران با ادبیات غرب سبب نفوذ مکتب رمانتیسم به ادبیات ایران گردید و آثار آن از اوایل دوران مشروطه در متون ادبیات ایرانی مشهود گردید. میرزاده عشقی از شعرایی است که تاثیرات مکتب رمانتیسم را می توان بروشنی و صراحت در آثار او مشاهده کرد، به طوری که بخش بزرگی از ارزش های ادبی او مرهون نقش آفرینی فضا و عناصر مکتب رمانتیسم است. برآیند تحقیق نشان از آن دارد که روحیه انقلابی گری، نوجویی، آرمان گرایی، رویاپروری، بازگشت به قالب های ادبی کهن، احساسات ملی گرایانه، جزئی نگری در توصیف حالات و مناظر، دلتنگی برای روزگاران با شکوه گذشته، ایجاد فضاهای آکنده از اندوه و همدلی با محرومان و رنج کشیدگان بخشی از تاثیرهای مکتب رمانتیسم در سروده های میرزاده عشقی است
Romanticism is a literarily movement which in last years of 18 the century ، derived from England and changed to literally school in 19 century reaching most of the European countries، western Europe and even Russia. This school has deeply in flounced on different aspects of literature in different parts of the world. Romanticism school pierced into Iranian literature، when Iranian poets and writers got introduced with western literature. “ mirzade-ye-eshgi” is one of those poets who we can cleanly see the effects of romanticism school in his poems، since the value of this literarily products owes to romanticism school elements. Revolutionary، creativity، Retiring idealism flash backs to traditional literarily forms national emotions nostalgia creating atmospheres full of sadness and showing sympathy toward the poor، are ports of romanticism school in fluencies on his poems.
خلاصه ماشینی:
"اینک بخشی ازمنظومه ایدهآل که بیشترین جلوههای رمانتیک را در خود دارد: {Sدو ماه رفته ز پاییز و برگها همه زرد#فضای شمران از باد مهرگان پر گرد#هوای دربند از قرب ماه آذر سرد#پس از جوانی پیری بود چه باید کرد#بهار سبز به پاییز زرد شد منجر#به تازه اول روز است و آفتاب به ناز#فکنده در بن اشجار سایههای درازS}&%00704NOFG007G% {Sروان به روی زمین برگها ز باد ایاز#به جای آن شبیام بر فراز سنگی باز#نشستهام من و از وضع روزگار پکر#شعاع کم اثر آفتاب،افسرده#گیاهها همگی خشک و زرد و پژمرده#تمام مرغان سر زیر بالها برده#بساط حسن طبیعت همه به هم خورده#به سان بیرق غم سرو آیدم به نظر#به جای آنکه نشینند مرغهای قشنگ#به روی شاخۀ گل خفتهاند بر سر سنگ#تمام درۀ دربند زعفرانی رنگ#ز قال و قیل بسی زاغهای زشت آهنگ#شدست بیشه پر از بانگ غلغل منکر#نحیف و خشکشده سبزههای نو رسته#کلاغ روی درختان خشک بنشسته#ز هر درخت بسی شاخه باد بشکسته#صفا ز خطۀ ییلاق رخت بربسته#ز کوهپایه همی خرمی نموده سفر#بهار هرچه نشاطآور و خوش و زیباست#به عکس،پاییز افسرده است و غمافزاست#همین کتیبهای از بیوفایی دنیاست#از این معامله ناپایدارییش پیداست#که هر که سازد اول کند خراب آخرS}(عشقی،1350:179) اشکال و جلوههای رمانتیسم در آثار میرزاده عشقی1-روحیه انقلابیگری هنرمند حقیقی پیشتاز جامعه خود است و از این جهت روحیۀ عصیان و انقلابیگری کمابیش در منش و آفرینش اووجود دارد."