چکیده:
هدف از نگارش مقاله حاضر تبیین نظری و تجربی مدل تحلیلی است که در آن دینداری و ابعاد آن در نقش متغیر بیرونی و سطح سرمایه اجتماعی در نقش متغیر درونی تعریف شدهاند. تعریف هر یک از پارامترهای تدوین شده در مدل پژوهش دارای مبنایی نظری است. چهارچوب نظری پژوهش با استفاده از نظریات اندیشمندان مختلف چون دورکیم، وبر، برگر، مالینوفسکی، آسلینر، فوکویاما، کلمن، پاتنام تدارک دیده شده است. ترکیب وزنی متغیرهای آشکار به منظور تعریف سازه های پنهان با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها ، پرسشنامه دارای اعتبار و قابلیت اعتماد است. جامعه آماری تحقیق جمعیت 15 سال به بالای شهر اصفهان، تعداد نمونه 384 نفر و روش نمونهگیری سهمیهای براساس متغیرهای گروه سنی، جنس و منطقه محل زندگی بوده است. نتیجه مطالعه نشان داد که اکثر افراد نمونه به لحاظ سطح دینداری و سرمایه اجتماعی در سطح متوسط و بالا و تنها درصد کمی از آنها در سطح ضعیف قرار داشتهاند. آزمون فرضیهها نشان داد که دینداری به میزان 14/0 بر سرمایه اجتماعی تاثیر دارد و این تاثیر در سطح کمتر از 05/0 و معنادار بوده است. از بین ابعاد دینداری ، بعد اعتقادی با میزان 09/0 بیشترین تاثیر را بر سرمایه اجتماعی داشته است و بعد از آن به ترتیب بعد مناسکی با 08/0 ، بعد پیامدی با 06/0 و بعد عاطفی با 05/0 بیشترین تاثیر را در سطح معناداری کمتر از 05/0 بر سرمایه اجتماعی داشتهاند.
The main aim of this article is theoretical and empirical explanation of an analytical model in which religiousness is specified as an exogenous variable and social capital is defined as endogenous variable. Definition of each specified parameters in the model has a theoretical foundation. Theoretical frame is prepared on the basis of some key theorists including Durkheim، Weber، Berger، Malinovski، Asliner، Fokoyama، Coleman and Putnam. Weight composition of observed variables، in order to definition of latent constructs، was conducted by second-order factor analysis. Research method has been survey and the technique of data gathering was questionnaire which its validity and reliability have been acceptable theoretically and statistically. The population was all citizens who have been 15 years old and over and dwelling in the city of Isfahan. Sample size was 384 cases who were selected based on a quota sampling design by age-group، gender and the city region of residency. The results shown that levels of religiousness and social capital، for the majority in the population، has been around average and high on the defined scales and just a few proportion of the studied population are located on the low level of the scale. Hypothesis testing showed that there is a significant effect of religiousness on social capital. (R-Squared = 0.14، Sig < 0.05). Among different dimensions of religiousness، religious beliefs or ideological dimension had has the strongest effect on social capital (R-Squared=0.09)، while other aspects consist of ritualistic (R-Squared=0.08)، consequential (R-Squared=0.06) and experimental (R-Squared=0.05) had have weaker effects respectively. The effects were statistically significance with at least 95% confidence level.
خلاصه ماشینی:
"تبیین جامعه شناختی تأثیر دینداری بر سرمایه اجتماعی درون گروهی (مطالعه موردی شهر اصفهان) وحید قاسمی، دانشیار گروه علوم اجتماعی، دانشگاه اصفهان زهرا امیری اسفرجانی، کارشناس ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان* چکیده واژههای کلیدی: ###############5###############مقدمه نحوۀ تعامل افراد جامعه با یکدیگر، نوع شبکههای روابطی که بین آنها شکل میگیرد، ارزشهای حاکم بر این روابط و مهم تر از همه نحوۀ مشارکت افراد برای حل مشکلات متقابل و دستیابی به اهداف جمعی، همواره مورد توجه اندیشمندان مختلف قرار گرفته است.
با تلفیق نظرات مطرح شده می توان گفت: اعتقادات دینی و آموزههای دینی، از طریق ضمانتهای اجرایی که درون آنها وجود دارد، هر چند غیر مستقیم؛ ولی کنش اجتماعی را هدایت میکند و به رفتار انسانها جهت می دهد این ضمانتهای اجرایی رفتار مبتنی بر عادتی را در افراد ایجاد میکند که بر اثر آن نوع خاصی از شخصیت شکل می گیرد به طوری که افراد عموما بعد از پذیرفتن آموزههای دینی سعی میکنند براساس تعلیمات آن عمل کنند و از آنجایی که بیشتر آموزههای دینی بر مبنای احترام به حقوق دیگران، همیاری با افراد جامعه، معاشرتهای سالم با همکیشان، ایجاد اعتماد در دیگران و دیگر ارزشهای اخلاقی نیک و مثبتی است که دینداران به آن توصیه میشوند، در صورتی که دینداران بدین شکل عمل کنند، در واقع دست به اعمالی می زنند که باعث بالا رفتن سرمایۀ اجتماعی در جامعه می شود."