چکیده:
عمدتا رشد اقتصادی پایدار تحولات دانش و فناوری و سرمایه انسانی را توضیح میدهد. فعالیتهای تحقیق و توسعه از منابع اصلی و عمده ایجاد تحولات دانش و فناوری است. از این رهگذر اغلب کشورها برای تداوم رشد اقتصادی خود، فعالیتهای تحقیق و توسعه را گسترش میدهند. اقتصاد تحقیق و توسعه عنوان تازهای است که طی دهههای اخیر وارد ادبیات اقتصاد دانش بنیان گردیده و سعی دارد قابلیت، چگونگی و میزان مؤثر اثرگذاری تحقیق و توسعه بر رشد اقتصادی را توضیح دهد.
این مقاله ابتدا به معرفی الگویی از سازوکار پویای نظام تحقیق و توسعه میپردازد. عناصر اصلی این مدل، نظام حقوق مالکیت و درجه کارامدی دولت در تعریف، تضمین و اجرای حقوق مالکیت معنوی، ساختار تولید اقتصاد، درجة باز و رقابتی بودن اقتصاد، سطح سرمایه انسانی و نرخ سرمایهگذاری داخلی و خارجی است. این عناصر در تعامل با بازیگران اصلی تحقیق و توسعه یعنی دانشگاهها، دولت، بنگاههای تجاری و بخش خارجی به انجام تحقیقات پایهای، کاربردی و توسعهای میپردازند. مدل مذکور ابتدا ساختار تحقیق و توسعه کشورهای OECD را معرفی میکند، سپس با استفاده از دادههای مقطعی و ابزار تحلیل همبستگی در مقطع زمانی سال 2000 به تحلیل بخشی از ارتباطات بین اجزای مدل میپردازد.
نتایج مطالعه بیان میکند که نرخ بهینهای از شدت تحقیق و توسعه در هر اقتصادی وجود دارد که از واقعیتهای درونی آن اقتصاد برمیخیزد. پویایی نظام تحقیق و توسعه هر کشور دارای ارتباط تنگاتنگی با ساختارهای اقتصادی، نهادی و سازمانی آن است. هر چند در فرآیند توسعه و رشد اقتصادی نقش عوامل مؤثر در تحقیق و توسعه نیز متحول میشود، نهادهای تحقیق و توسعه ماهیتا دارای نقشهای متفاوت هستند که امکان جانشینی کامل بین آنها وجود ندارد. اگر چه دولت در جهت جبران کاستیهای سازوکار بازار در انجام تحقیق و توسعه، در رسیدن به حد مطلوب اجتماعی آن دخالت میکند، با رشد اقتصاد و افزایش شدت تحقیق و توسعه سهم حضور دولت در عرصة تحقیق و توسعه رو به کاهش مینهد و بنگاههای تجاری، بازیگر اصلی تحقیق و توسعه میشوند.
خلاصه ماشینی:
"برای تحلیل دو روش را میتوان اتخاذ کرد: تحلیلی نهادی از ارتباط شدت تحقیق و توسعه با نقش عوامل مؤثر بر سطح اول الگو که شامل متغیرهای مهمی چون:نظام حقوق مالکیت و درجهء کارامدی دولت در تعریف،تصمین و اجرای حقوق مالکیت،ساختار بازار،ساختار صنعت،درجهء باز و رقابتی بودن اقتصاد است که ساختار انگیزشی لازم را برای تحرک در عوامل اقتصادی در انجام فعالیتهای نوآورانه فراهم میآورد.
نتایج نشان میدهد: همبستگی معنادار مثبت و بسیار بالایی(78 درصد)بین سهم بنگاهها در جذب و تقاضای منابع مالی تحقیق و توسعه با شدت تحقیق و توسعه وجود دارد و انتظار میرود شدت تحقیق و توسعه بالاتر با حضور مؤثرتر بنگاههای خصوصی در جذب منابع همراه گردد و این افزایش منجر به کاهش وزن دولت و آموزش عالی در تقاضای منابع مالی تحقیق و توسعه بشود.
رابطهءهمبستگی بین شدت تحقیق و توسعه و تحقیقات توسعهای در سطح 5 درصد خطا معنادار نیست ولی جهت رابطه مثبت است (57 درصد)از اینرو انتظار میرود با افزایش شدت تحقیق و توسعه سهم تحقیقات پایهای کاهش و سهم تحقیقات توسعهای افزایش یابد که این با تحلیلهای قبلی کاملا مطابقت دارد چرا که نتیجهء تحقیقات توسعهای،تولید فناوری است و چون افزایش تولید فناوری منوط به حضور مؤثرتر بخش خصوصی در تحقیق و توسعه است بنابراین، با افزایش نقش بنگاهها انتظار افزایش مخارج تحقیق و توسعه منطقی است."