چکیده:
از ورود نیروهای انسانی به کارگاه یا مؤسسه و یا شرکت است.نخست،تفکرات، انگیزهها،معیارها و دیدگاهها ارزیابی میشود.برای اینکه آنها به این نتیجه رسیدهاند که قدرت فرهنگی و فکری افراد،تأثیر بسزایی در کارآیی و کیفیت گردش کار در هر بنگاه اقتصادی دارد. در این زمینه ما هم به لحاظ مبنای اعتقادی از اصولی که دقیقا در همین راستا به کار گرفته شده است،برخوردار هستیم؛اما از آنها استفادهی مفید نکردهایم.مثلا به لحاظ اعتقادی و دینی تمامی کارها باید براساس اصل ایمان به خدا و قیامت و نیز اصل تقوا صورت میپذیرد و این امر طبعا تفاوت عمیقی بین اینگونه افراد و افراد دیگری که چنین تفکر و چنین ارزشهایی را ندارند، بوجود میآورد.در زمینههای اداری،تولیدی و خدماتی،کم و بیش این مطلب را بصورت نظریه پذیرفتیم،گرچه چندان توجهی به آن نکردهایم؛فرهنگ عمومی از مباحث تعیینکننده در مدیریت کلی جوامع و در مجموع در مدیریت بخشهای جامعهای است.به گونهای که سرمایهگذاری برای ارتقای سطح فرهنگ عمومی از سرمایهگذاریهای بسیار مهم به حساب میآید. در پنج دههی گذشته بحث توسعه و ارتقای سطح کمی و کیفی،مادی و ارزشی جوامع از مباحث مهم در سطح بین الملل و مجامع علمی بوده است.در این مدت نظریههای زیادی در ارتباط با مقولهی توسعه مطرح گردید؛اما بعد از همهی مطالعات و پس از چهار دهه پرداختن به ارتقای سطح فرهنگ و تفکر و بینش افراد جامعه مهمترین نتیجه بوده است.به عبارت دیگر،اساس هرگونه تحول مثبتی را ارتقای سطح فکری و فرهنگی مثبت جامعه قلمداد کردهاند. اگرچه در ابتدا شاید برای بسیاری از افراد چندان قابل قبول نبود و یا اینکه تصورشان این بود که تفکر و بینش فرهنگی میتواند بخشی از عوامل توسعه باشد؛اما به تدریج ثابت شد که اساس هر تحول جدی،عمیق و بلندمدت در بینش فکری،فرهنگی،و معیارهای ارزشی افراد جامعه نهفته است. امروزه این مسئله شیوهی مدیریت در مراکز علمی دنیا را بطور کلی دگرگون ساخته است.حتی در بخش مدیریت کیفیت هم قبل از اینکه به سراغ مواد،ابزارها و سیستمها بروند به سراغ تفکر،بینش و معیارهایی که در میان دستاندرکاران یک صنعت وجود دارد میروند؛زیرا معتقدند که اگر چنانچه تفکر افراد مبتنی بر اصول مثبت باشد در ارتقای کیفیت کالا مؤثر خواهد بود و امروز یکی از ابزارهای کنترل و ارتقای کیفیت،کیفیت بینش و ارزشهای موجود در مدیریت،کارکنان و کارگران یک تشکیلات است که شاید در ایران این بحث کمتر شناخته شده باشد؛درحالیکه امروز در دنیا بحث کیفیت قبل
خلاصه ماشینی:
"3-ارتباط فرهنگ و امنیت:امنیت یکی از اولین خواستههای بشری است و بطور جدی اگر امنیت در معرض تهدید قرار بگیرد،هیچ چیز دیگری برای انسان ارزش نخواهد داشت و زمانی این امنیت شکل میگیرد که فرهنگ عمومی با اهداف امنیت متناسب باشد؛به عبارت دیگر جامعه باید درک کاملی از ضرورت وجود امنیت و نیز قواعد و اصول امنیت آفرین را داشته باشد.
درصد سال گذشته در کشورمان بحث ثابتی تحت عنوان قانونگرایی داشتیم؛به عبارت دیگر خواست و شعار اصلی جنبش مشروعیت قانونگرایی بود و امروز هم اصلیترین بحث در جامعهی ما قانونگرایی میباشد و به عبارت دیگر،ما درصد سال گذشته پیشرفت چشمگیری در قانونگرایی میباشد و حاکمیت قانون در کشور نداشتیم و این، مسئلهای است که اگر چنانچه حل نشود،هیچ برنامهای در ایران موفق نخواهد بود؛زیرا برنامه یک سند قانونی است که باید به آن عمل شود،وقتی فرهنگ عمل به قانون وجود ندارد بسیاری از اهداف برنامه یا مغفول واقع میشود و یا در جهت مقابل آن عمل میگردد و به این دلیل است که کارشناسان میگویند،هیچ رابطهای میان برنامهی پنج ساله و بودجه وجود ندارد؛چرا که برنامه یک سند قانونی است،اما بودجهها از ارادهی مدیران ناشی میشود.
بنابراین درآمدهای حاصل از نفت به راحتی صرف خریدهای مورد نیاز میشود و این خریدها زندگی ما را تأمین میکند و این ذهنیت که باید با زحمات خود نیازهایمان را برطرف کنیم،ناخودآگاه از بین رفته است و عدهای به آدمهایی با ثروتهای بادآورده تبدیل شدهاند و به همین ترتیب زندگی میکنند؛پس طبیعی است که نیاز به ارتقای فرهنگ عمومی خود احساس نکنیم،فرهنگی که بتواند برای ما قدرت تولید مادی،علمی و معنوی و همچنین اقتدار علمی و استقلال را بوجود آورد."