خلاصه ماشینی:
"و همینبیاطلاعی-هر چند که هر نوع کوتاهی و قصوری را توجیهمیکند-در عین حال ما را از نجابتی که مختص آدابگوش فرا دادن به موسیقی است محروم میکند و لطمهآن به حدی است که موجباتی فراهم میآورد تا هیچگاهکسی نداند شنیدن موسیقی در یک مجلس خصوصیمستلزم دقایق و آداب ویژهای است،که عمل کردن به آن،به عنوان نوعی سلوک عرفانی،ما را نسبت به نجابتفرهنگی و شرافت شأن انسانیمان آگاه میسازد.
6-آنچه البته بدیهی به نظر میرسد(و مستقیما به میزبانمربوط میشود)این است که لابد،همه مدعوین ازطرفداران شرافتمند موسیقی سنتی هستند که افتخارحضور در مجلس خصوصی اجرای زنده موسیقی رایافتهاند و در این صورت جای هیچگونه نگرانی نیست کههمه حضار،توجه ظاهر و باطن خود را-با جان و دل-متوجه اجرای موسیقی خواهند کرد.
و طبعا (به تصویر صفحه مراجعه شود)اتفاقی نیست که نباید در مجلس خصوصی موسیقی،بههمراه آهنگ دست زد،تا چه رسد به همراهی کردنخواننده در امر خواندن،و از آن بدتر،رقصیدن با ریتم وآهنگ موسیقی(که در مواردی مثل اجرای رنگ و یاخواندن و نواختن«ضربی»ها،ممکن است کاملا ضروریبه نظر برسد)این نکته چندان بدیهی و روشن است،کهشاید لازم باشد تذکار آن،همراه با پوزش و اعتذار باشد.
در مورد این نوع مجالس،طی شرحی کهبرای توضیح زندگی کلنل وزیری آورده،مطالبی نوشته است:(کنلک میلنداشت در هیچ مجلس به عنوان اینکه ساز میزند،دعوت شود.
این بودسزای کسی که برای کار خود و شاگردانش طالب حیثیت و آبرو بود!دیگرچه گویم که ناگفتنم بهتر است!(صص 346-345) وزیری حتی دعوت یکی از اشراب بزرگ به نام ارباب کیخسرو را،کهخرج تحصیل او را در اروپا داده بود،رد کرد."