چکیده:
در این مطالعه، سعی شد با متدولوژی جدید سری زمانی، همگرایی درآمد سرانه بین کشورهای اسلامی مورد مطالعه قرار گیرد. نکته تمایز این مطالعه نسبت به مطالعات مشابه، این می باشد که در بررسی همگرایی، بیشتر از داده های مقطعی یا پانل دیتا استفاده می شود، ولی این مطالعه، از متدولوژی سری زمانی که توسط وگلسنگ (1998) پیشنهاد شده، استفاده می کند. نقطه قوت این روش، این است که نتایج برآوردی بسته به اینکه متغیرها انباشته از درجه صفر باشند یا انباشته از درجه یک، تغییر نکرده و در عین حال امکان وجود شکست ساختاری را نیز در نظر می گیرد. نتایج برآوردی، حاکی از وجود همگرایی بتا در اکثر کشورهای اسلامی به سمت مقدار متوسط درآمد سرانه این گروه از کشورها می باشد. در این میان، شواهد حاکی از وجود واگرایی در کشورهای کامرون، اندونزی، مالزی، نیجر، چاد و توگو می باشد، که این واگرایی برای کشورهای چاد و توگو قبل از شکست ساختاری و برای سایر کشورها بعد از شکست ساختاری اتفاق افتاده است. همچنین در این مطالعه، تاریخ شکست درآمد سرانه کشورهای اسلامی نیز تخمین زده شده و در مورد دلایل آن بحث شده است.
This paper examines the existence of β-Convergence between per-capita incomes of selected Islamic countries. For this purpose، data over the period 1965-2006 and a time series approach proposed by Vogelsang (1998) are applied. Robustness of the estimated parameters to the presence of unit roots and/or serial correlations in the residuals is the main advantage of this method. The results show that per-capita income of most countries is converging to the average per-capita income of the selected Islamic countries، which provide evidence of β-Convergence. Cameroon، Indonesia، Malaysia، Niger، Chad، and Togo are the countries that have shown some forms of divergence either before the break date or after that. The estimated break dates are clustered and mostly related to the energy shocks in 1974، 1979، and 1986.
خلاصه ماشینی:
"در این مطالعه با توجه به اهمیت شکستهای ساختاری در بررسی اقتصادی سعی شد تا مسأله همگرایی بین ایران و کشورهای منتخب اسلامی با استفاده از روش جدید اقتصاد سنجی سری زمانی و لحاظ کردن امکان شکست ساختاری مورد بررسی قرار گیرد.
وگلسنگ )8991,gnaslegoV( ،با ارائه روشی جدید که نسبت به وجود ریشه واحد و همبستگی سریالی حساس نبوده و نتایج قابل اعتمادی را به دست میدهد،به مطالعه و بررسی متوسط نرخ رشد PDG در هفت کشور صنعتی با دادههای پس از جنگ جهانی پرداخته و کاهش معنادار نرخ رشد بعد از 1973 را نتیجه گرفته است.
در این مطالعه،برای بررسی همگرایی بتای PDG سرانه کشورهای اسلامی،از روش اقتصاد سنجی سری زمانی،با لحظا کردن شکست ساختاری استفاده خواهد گردید که توسط وگلسنگ )8991,gnaslegoV( ارائه شده است.
بر اساس نتایج این جدول،مشاهده میشود که تخمین ؟؟؟ بجز دو کشور بنگلادش و توگو برای تمامی کشورها از لحاظ آماری مخالف صفر است،که نشان دهنده وجود نابرابری بین درآمد سرانه کشورها و سطح متوسط درآمد سرانه کشورهای اسلامی در سال 1965 میباشد.
خلاصهای از نتایج تجربی جداول 1 تا 3 (به تصویر صفحه مراجعه شود) نمودار 3 چگونگی پراکندگی نقاط شکست ساختاری را در روند درآمد سرانه کشورهای اسلامی طی دوره 2006-1965 نشان میدهد.
نتیجهگیری در این مطالعه با هدف بررسی همگرایی بتا بین کشورهای اسلامی،بر خلاف اکثر مطالعات که از روش پانل دیتا استفاده میکنند،از متدولوژی اقتصاد سنجی سری زمانی استفاده گردیده و به بررسی همگرایی بتا پرداخته و توابع روند برای درآمد سرانه کشورهای اسلامی با سه روش متفاوت تخمین زده شد."