خلاصه ماشینی:
"ولی اگر کسی هزاران سطر و صفحه و مقاله و کتابدربارۀ ابعاد ذهنی و آرمانی و روانی و روحی انسان وچگونگی موقعیت او در هستی بدون تحقیق و آزمانش وبازرسی برای اثبات صحت و بطلان آنها بنویسد و بگوید وتکرار کند،و حتی با جبر نامحسوس زیبایی سخن و قلممغزهای مردم را با سخنان و بیاناتش شستشو بدهد،هیچمشکلی پیش نمیآید،و مشکل و دردهای بیدرمان وقهقرا رفتن و بدبختی و نکبت و سیهروزی و عقبماندگیو غارنشینی و جهل،موقعی به وجود میآید که به اینگونه اشخاص بگویید:آیا میتوانید برای گفتههای خوددلیل بیاورید؟آیا انسانهایی که شما اختیار دگرگونکردن مغز آنها را در دست گرفتهاید حق دارند بیاناتشما را مورد تحقیق و بررسی قرار دهند و از شما دلیلمطالبه کنند؟!
این روایت با کمال صراحت اثبات میکند که موضوعبردگی پدیدهای بیاساس است که از خطابی که مردم دربه کار بردن قانون مدیریت مرتکب شدهاند ناشی شدهاست،یعنی آنچه که در زندگی اجتماعی اصالت داشته اینبوده است که بعضی از انسانها،به جهت داشتناستعدادهای فوقالعاده و تلاشهای فکری و عضلانی،توانایی مدیریت افراد دیگر را در اختیار داشتهاند،سپستدریجا روحیه سلطهگری انسانها باعث شده که تصرف وسلطه خود را بر بندگان الهی تا حد مالکیت و بردگی پیشبردهاند."