خلاصه ماشینی:
"او اگرچه بیشتر به علم نحو وادب عرب میپرداخت اما علاقه اصلی او جمعآوری واژههاو کلمات متشابه و متضاد و شرح معانی آنها بود،و درانتخاب اشعار گویندکان پیشین و تفسیر و توصیف آنسعی بلیغ داشت و از این جهت سهم وی در تحققواژهشناسی و تدوین فرهنگ و لغتنامه موضوعی عرب درنیمه اول قرن سوم هجری غیر قابل انکار است(1)ابنسکیت نیاز و اهمیت واژهشناسی را در مطالعه وبررسی لغت و اشعار عربمیدانست و آنرا برای بسط و توسعه رشتههای دیگر علوممانند نجوم،گیاهشناسی و غیره بکار میگرفت.
چون اینکتاب امروز در دسترس نیست اکثر پژوهشگران آنرا ازآثار منسوب به وی دانستهاند،ولی میدانیم که ابوحنیفهدینوری(در گذشته حدود سال 282 ق)،شاگردابنسکیت،در کتاب هفت جلدی النبات خود مکررا ازاین اثر استادش استفاده کرده است و نیز ابنسیده(درگذشته 458 ق)مولف کتاب المخصص،در فصول 10،11 و 12 آن بیش از 200 بار از النبات و الشجرابنسکیت نقل قول میکند(3)اینکه زیلبربرگ،دررساله دکتری خود،ابنسکیت را به خاطر حسن توصیفاو از نباتات،مورد ستایش قرار میدهد،برگرفته از همیناقوال پراکنده است که باید جمعآوری گردد و مرجعیتابنسکیت را در گیاهشناسی اسلامی و جامعیت النباتو الشجر(یا الشجر و النبات)را نشان دهد.
شگفت زده شد و سئوالی طرح کرده است که آیا اصولامیتوان گفت که آثار مربوط به گیاهشناسی یونان درمطالعات ابوحنیفه تأثیر داشته است؟و اگر چنین است،این تأثیر تا چه اندازه بوده است؟در مقایسهای که او بینتاریخ طبیعی روییدنیها،اثر تئوفراست tsarhpoeht وکتاب النبات دینوری به عمل آورده است ثابت کرد کهدر همان اولین نظر اختلاف فاحشی بین توضیحات قدما وتوصیفات عربها وجود دارد."