چکیده:
معناشناسی و تفسیر اجتهادی قرآن کریم از کجا آغاز میشود و چه فرایندی را طی میکند؟ این مقال در پاسخ به این پرسش بر آن است که شناخت هستههای اولیه معنا از واژگان جستجو میشود که موجد متن آنها را گزینش نموده و پیام خود را در ترکیب ساختاری عبارات ویژه جای داده است. ملاحظه ویژگیهای ادبی، دلالی و سیاق ترکیبی جمله، مرحلهای دیگر است. نگاه پیوستاری به متن قرآن و نیز سنت معصوم علیهالسلام ، همچنین نظر داشت زمینه پیدایش متن و دانشهای عصری گام بعدی است. اینها همه فراهمکننده شرایط بیرونی معنا در ذهن خواننده متن و بازنمود اراده مؤلف، اقتضائات متن و زمینه معنایی و مانند اینهاست. اما این اندیشه و تدبر خواننده و قدرت اجتهاد و تفقه دینی اوست که به نوبه خود در چگونگی کشف معنا اثرگذار است و به عنوان آخرین گام در معناشناسی محسوب میگردد.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به اصل یاد شده، این سؤال پیش میآید که ما چه وقت و چگونه میتوانیم یک دیدگاه را به قرآن نسبت دهیم؟ به عبارت دیگر، چه وقت ما میتوانیم در موضوعی از موضوعات طرح شده در قرآن، به یک نظریه روشن و نهایی دست یابیم؟ و به دیگر سخن، آیا ما میتوانیم در مواجهه با قرآن به یک سلسله نظریههای روشن در مسائل کلیدی مرتبط با حیات انسان برسیم؟ آیا میتوان در معناشناسی قرآن به سطحی از شناخت معنا دست یافت که درباره جهان، خدا، انسان، معنا و مفهوم زندگی، فلسفه حیات، ایدهآلهای مطلوب و راه چگونه زیستن، انحای گوناگون تعامل رفتاری درست در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی انسان و مانند اینها به چشماندازی واضح برسیم؟ اگر این امر میسور است، راهکار آن چیست؟با توجه به پیشانگارههای مدلل جهانشناختی توحیدی که پدیدآورنده قرآن را خدای حکیم و عالم میداند، همچنین، لحاظ مبنای متنشناختی قرآن و اذعان به معانی معین مرکزی متن و نیز، باور به توانمندی انسان در کشف حقیقت، از جمله حقایق و معارف قرآن، بیگمان ظرفیت بشری قابلیت دریافت اصول معارف قرآن و محکمات تردیدناپذیر آموزههای آن را دارد.
در پرتو این نگاه، با آنکه آیات قرآن، در مدت زمانی قریب به بیست و چند سال، نزول تدریجی یافت، اما چون مبدأ این متن مقدس علم مطلق خداوند است (رک: فرقان / 6 و نساء / 166)، قرآن یک متن منسجم است که تمامی اجزای آن نسبت به یکدیگر همگرایی و ارتباط معنایی دارند، از اینرو و به دلیل عدم امکان غفلت و فراموشی در گوینده قرآن، این اصل عقلایی در مورد قرآن قابل بازیابی است که صرفنظر از فرایند پیشگفته، معناشناسی متناظر و کشف دیدگاه وحیانی در مفهومی از مفاهیم قرآنی، بدون لحاظ بخشهای مفسر دیگر، تلاشی ناکام است (مطهری، ج2ـ1، ص21؛ ج3، ص133؛ ج9، ص234)."