خلاصه ماشینی:
"به جای آوردن نمازهای روزانه،نمازهای جمعه،برگزاری مراسم ماهرمضان،اعیاد مذهبی و حج که میان همهء مسلمانان مشترک بود و به کل زندگی عامهء مردم نفوذ کرده بود،قاعدتا بسی مهمتر از رشد احساس وابستگی به تمدن ایران باستان بوده و وحدت اسلامی را تقویت میکرده است.
آموزههای متعددی مشعر بر این بود که حتی از یک حکومت بدکار نیز باید اطاعت کرد و سرنگونی فرمانروایانی را که خدواند از ایشان راضی نیست باید به خود او واگذار کرد21و حتی از این آیهء شریفه نیز که«خداوند پادشاهیاش را به هرکس که بخواهد عطا میکند»22بعنوان توجیهی برای تصرف قدرت سوء استفاده میشد.
گونهای احساس جمعی در میان بخشهای مختلف شهر و صنوف بازار وجود داشت که با مشارکت خود انگیختهء آنها در مراسم مذهبی متجلی میشد.
از آنجا که فرمانهای قرآنی در محکومیت بیعدالتی بیشتر جنبهء کلی داشت و مراجعه به شاه یا سلطان به علت دوری راه،عملی به نظر نمیرسید،تنها راه دفاع مؤثر مردمان از خد، یا جای گرفتن در پناه شخصیتی نیرومندتر بود،یعنی همان کاری که زمینداران کوچکمیکردند،یا تشکیل سازمانهایی برای کمک متقابل براساس وابستگیهای حرفهای،نژادی و دینی،و فقط از این راه بود که آنها میتوانستند از خودشان در برابر فرمانروایان محافظت کنند و امتیاز بگیرند.
هرچند این کارگزاران به گونهء رسمی انتخاب نمیشوند،ولی صدای مردم آنان را مشخص میکند و چنانچه شاه کسی را منصوب کند که شهروندان وی را نمیخواهند،آن شخص نمیتواند وظایف خود را انجام دهد؛وظایفی که ایفای آنها نیازمند آگاهی و بینش کارگزار است تا پشتوانهء اقتدار مقام باشد."