خلاصه ماشینی:
"بنابراین،بار دیگر این پرسش مطرح میشود که آیا حاکمیت غیرمستقیم نیروهای مؤتلف بر عراق به تغییرات بنیادین در ساختار استبدادزدهء آن و ایجاد نهادهای قانونی و دموکراتیک در این کشور خواهد انجامید یا دولتی را بر اریکهء قدرت خواهد نشاند که بتواند نظم داخلی را برقرار و منافع استراتژیک آنها را حفظ و تأمین کند؟ ساعت صفر 11 سپتامبر 2001 عقربههای ساعت صفر دورانی تازه را به رقم زده است که میتواند آبستن رویدادها و دگرگونیهای ژرف در عرصهء بینالملل باشد:عصر جنگهای اعلان نشدهء شیمیایی یا بیولوژیک؛عصر جنگهای پیشگیرانه،عصر تقسیم دولتها به شریف و شرور و نیز عصری که بسیاری از انسانها بر بیپناهی خود اشک خواهند ریخت.
مهمترین پرسشی که امروز مطرح میشود این است که دکترین نظامی جدید آمریکا چرا دولت عراق را در نوک پیکان حملات خویش قرار داده است؟آیا هدف،کوتاه کردن دست عراق از سلاحهای کشتار جمعی بوده است یا دگرگون کردن جغرافیای سیاسی خاورمیانه؟ هرچند این موارد در کارنامه برخی دیگر از کشورهای دوست آمریکات نیز به چشم میخورد.
چنین بدعتی میتواند دستاویر دولتهای قدرتنمند برای تجاوز:عامل بیثباتی نظام بینالملل و گرایش دولتهای سرکش به داشتن سلاحهای کشتار جمعی باشد هرچند استفادهء یکجانبهء آمریکا از حربهء زور و ارعاب در سیاست خارجی بیسابقه نیست،مانند مداخله در گرانادا (1983)،نیکاراگوئه(1989-1979)،پاناما (1989)و سومالی(1992)،اما تا سال 1990 استناد به فصل هفتم منشور سازمان ملل و استفاده از زور در روابطه بینالملل،با توجه به وجود نظامی دو قطبی در جهان،کمتر صورت میگرفت،اما از سال 1991(جنگ با عراق)این امر در تصمیمات شورای امنیت و نیز در قطعنامهء شمارهء 1441 آن شورا دربارهء خلع سلاح عراق مطرح شد."