چکیده:
اقناع، فرایندی ارتباطی است که هدف اساسی آن، انتقال محتوا با تأثیرگذاری بر مخاطب است. بر اساس تعاریف، تبیینها و شیوههای اقناعی موجود، تأثیرگذاری اقناعی، در بسیاری از موارد در وضعیتی تحمیلی و با فریب اقناعی حاصل میشود. آیات و آموزههای قرآن کریم، گرچه مؤید اقناع و بهکارگیری روشهای تأثیرگذار اقناعی در انتقال اندیشه به دیگران است، ولی به هیچروی با فریب اقناعی موافق نیست. از اینرو، با طرح پرسشهایی از قرآن کریم میتوان به ضابطههای اقناع نیز دست یافت. این پژوهش، با رویکرد دروندینی آیات، به مهمترین ضوابط هر فعالیت اقناعی میپردازد. تحلیل آموزهها و گزارههای قرآنی، با رویکردی تفسیری و کلامی است. دو موضوع «آزادی اندیشه» و «بهکارگیری ابزارهای صحیح» از معیارهای مهم هرگونه فرایند اقناعی است. بهکارگیری ابزارهای نامشروع و نیز استفاده از روشهایی که باعث سلب آزادی اندیشه و قدرت تصمیمگیری مخاطب میشود، نوعی فریب اقناعی محسوب شده، عملی نامشروع است. قرآن به مخاطبان خود نیز هشدار داده است تا تحت تأثیر فریبهای اقناعی قرار نگیرند.مدعای مقاله این است که اگر علم مدرن طبق انتقادات وارده، دارای هویتی فرهنگی و تاریخی و مقطوع از عقل و وحی است، پس علم دینی نیز با مرجعیت عقل، وحی و تجربه، و بازخوانی فرهنگ و تمدن و تاریخ اسلامی قابل طرح است. همچنین اگر علم دینی امکان تحقق دارد، علم ارتباطات دینی نیز قابل تأمل است. در نهایت، با تحقق علم دینی و علم ارتباطات دینی، زمینه شکلگیری جامعه دینی فراهم میشود. از یافتههای این پژوهش، ابتنای تحقق علم ارتباطات دینی بر تولید علم دینی، و ابتنای تحقق جامعه دینی بر علم ارتباطات دینی و علم دینی است. همچنین به سیره ارتباطی رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله به عنوان نمونهای محقق از ارتباطات دینی بینفردی استناد شده است که قابلیت استخراج اصول و مبانی علم ارتباطات دینی را داراست. در این پژوهش، از روش ساختارشکنی و واکاوی دریدا استفاده میشود و جمعآوری دادهها نیز به شکل اسنادی است.
خلاصه ماشینی:
"حال، پرسش مبنایی و مهمی که جلوهگری میکند و کمتر به آن پرداخته شده، تعیین ملاک اقناع براساس آیات قرآن است؛ معیار و ضابطه قرآن کریم در اقناع چیست؟ آیا قرآن هرگونه اقناعی را جایز میداند یا اینکه میتوان ملاک و ممیزی مشخصی را از آن استخراج و استنباط کرد؟ آیا انسان در نظر قرآن میتواند با هر ابزاری درصدد اقناع برآید؟ به تعبیر دیگر، آیا هدف وسیله را توجیه میکند؟ چگونه میتوان شبهه دروغ مصلحتآمیز را نسبت به بحث ابزار مشروع و اهداف مشروع توجیه کرد؟ ویژگیهای انسان و ارتباط آن با اقناع اندیشه سادهترین و در عین حال ضروریترین راه تعیین میزان و معیار برای اقناع اندیشه مخاطب، شناخت ویژگیهای اوست و با تبیین ویژگیهای انسان در قرآن، میتوان به ضوابطی دست یافت.
(طبرسی، بیتا، ج 4، ص 431) پرسش این است که اگر طبق آیات دیگر قرآن، جایز نیست از ابزار نامشروع برای هدف مشروع استفاده کرد و هدف، وسیله را توجیه نمیکند، پس چرا پیامبر صلیاللهعلیهوآله دستور مصادره و تصاحب اموال کفار قریش را صادر کرد؟ این کار چگونه قابل توجیه است؟ پاسخ این است که بحث مصادره اموال قریش، بحث جهاد است؛ و چون قریش تمام اموال مهاجرین را در مکه ضبط و مصادره کرده بودند، این مصادره به تلافی کار آنها بود.
طبق این آیه شریفه، آیا ابراهیم برای اقناع اندیشه آنها دست به دامان دروغ مصلحتآمیز نشد؟ اگر چنین است، پس هدف وسیله را توجیه میکند و ضابطه یادشده برای اقناع اندیشه، صادق نیست؟ پاسخ این است که اولا در بعضی روایات آمده است که این قضیه، شرطیه است؛ (طیب، 1378، ج 9، ص 203) زیرا ابراهیم فرمود: «إن کانوا ینطقون» چنانچه امام صادق علیهالسلام فرمود: «و الله ما فعل کبیرهم و ما کذب ابراهیم."