خلاصه ماشینی:
"چون همه اقتصاددانان توسعه که بر شرایط خاص کشورهای در حال توسعه تأکید میکنند و معتقد به وجود نظریههایی غیر از نظریههای جهانشمول مرکزگرا هستند، او نیز میکوشید ضمن تأکید بر دستاوردهای نظری اقتصاد کلان کینزی و دو جریان فکری اصلی، مسائل اقتصادی ایران را در متن شرایط نهادی- تاریخی خاص و ویژه خود درک و فهم کند.
همچنین، اهمیت چندانی برای تقسیم مرسوم تحلیلهای اقتصادی به«اثباتی»و«هنجاری»در علم اقتصاد متعارف قائل نبود و بر این باور بود که دغدغه«پاکدامنی علمی»و آلوده نشدن به ارزشگذاریهای ذهنی در حین تجزیه و تحلیل مسایل اقتصادی، مانع از روشنبینی کافی میشود(میردال معتقد بود، آنچه تحلیل علمی را از غیر علمی جدا میکند، معیارهای اثباتی، یعنی پرهیز از ارزشگذاری ذهنی است؛به گونهای که دیگر محققان بتوانند درستی یا نادرستی نتایج به دست آمده از مبانی ارزشی تصریح شده را محک بزنند)."