خلاصه ماشینی:
"آنچه او را از بقیه شاعران این عصر جدا میکند یکی این نکته است که گر چه در منطقه آذربایجان پا به عرصۀ وجود نهاده بود، با این حال جز به فارسی شعری از او نمیشناسیم و بیهوده نیست اگر بگوییم در این طریق از شاعران بزرگ سلف این خطه چون قطران تبریزی و نظامی گنجوی و دیگران پیروی نموده که بالمآل اشعار ایشان همواره خوانندگان بیشتری داشته و در سراسر ایران آن روزگار چون ورق زر برده میشد.
در یک کلام،آنچه اوحدی را از دیگر شاعران این زمان جدا میکند شاعر درباری نبودن اوست و شاید در این طریق به نصیحت پیرو مرشدش اوحد الدین کرمانی عمل میکرد که این رباعی در استغنا و مناعت از او روایت شده: {S«با دل گفتم خدمت شاهی کم گیر# چون سر ننهادهای کلاهی کم گیرS} {Sدل گفت مرا از این سخن کمتر گو# کردی و دهی و خانقاهی کم گیرS} به رغم این سفرها،اوحدی در واپسین سالهای عمر، یعنی در 59 سالگی یک بار دیگر به زادگاهش در مراغه بازگشت و همان جا بود که اثر به یاد ماندنیاش «جام جم»را به نظم در آورد،آن هم چنان که خود تصریح کرده،تنها در طی یک سال(سال 735 ه."