خلاصه ماشینی:
"به اعتقاد لاکونیشاک و همکاران دلیل اصلی شکلگیری صرف ناشی از نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار بالاتر نتیجه توجه غیر عقلایی سرمایهگذاران به نرخ رشد گذشته شرکت است(بانز، 1981)به این معنا که سرمایهگذاران درباره شرکتهایی که در گذشته عملکرد خوبی از خود به یادگار گذاشتهاند خوشبین و در خصوص شرکتهایی که در گذشته عملکرد بد به جا گذاشتهاند بدبین هستند.
با این وجود،اگر فرصتهای رشد و توسعه آتی شرکت که بازتاب نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار است پیشتر مورد توجه سرمایهگذاران قرار گرفته باشد،در قیمت سهام اثر گذاشته و نمیتواند دلیلی روشن برقدرت نسبت ارزش دفتری برقیمت بازار در پیشبینی بازده مقطعی سهام باشد.
شواهد تجربی موجود نیز این رابطه را مورد تأیید قرار میدهد،بنابراین طبق استدلال یادشده و شواهد تجربی موجود در ادبیات مالی منطقا انتظار میرود بین نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار و بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران نیز رابطه مثبت مشاهده شود.
به دلیل اینکه افراد در سبد داراییهای مالی خود ترکیبهای مختلفی از پول نقد،سهام،سپرده بانکی،اوراق قرضه،طلا و ارز نگهداری میکنند،تغییرات در حجم پول،نرخ ارز،نرخ تورم و نرخ بهره بانکی تقاضای افراد برای نگهداری هریک از داراییهای مزبور از جمله تقاضا برای سهام را تحت تأثیر قرار میدهد و این موضوع نیز به نوبه خود بر شاخصهای سهام اثرگذار است.
اگرچه رابطه بین نرخ تورم و شاخص بازده نقدی مثبت است،اما به دلیل اینکه این افزایش به علت جبران کاهش سود واقعی است،بنابراین توصیه میشود که تصمیمگیران و سیاستگذاران اقتصادی هنگام تدوین سیاستهای پولی و مالی در سطح کلان آثار ناشی از تصمیمات مزبور را برشاخصهای بازار سهام و سایر بازارهای مالی دیگر مد نظر قرار دهند.
loV,scimonocE laicnaniF fo lanruoJ,"setagorruS fo eulaV tekraM dna nruteR neewteB noitaleR ehT",)1891(."