خلاصه ماشینی:
"خوشبختانه با امکاناتی که فراهم شده بازار اولیه در فرابورس فعال شده و شاهد بودیم که چندین بانک برای اولین بار پذیرهنویسی خود را در فرابورس انجام دادند،اما خصوصیت بازار اولیه این است که ریسک بالایی دارد و مشخص نیست که مدیران و یا سهامداران بتوانند در بازار اولیه موفق باشند یا خیر؟بازار ثانویه پس از بازار اولیه به وجود آمد و تابلوهای مختلف در آن تعریف شده است که ریسک یک واحد تولیدی و شرایط سودآوری و یا اینکه مثلا سه سال سودآور باشند و تحت نظارت حسابرسان مورد تأیید بورس باشند از عوامل ورود به بورس اصلی و یا تابلو اصلی میباشد و سازمان بورس نیز نظارت دارد چرا که تمام سهام عام در کشور چه بازار اولیه و چه بازار ثانویه تحت نظارت سازمان بورس قرار گرفتند و این خصوصیت را ایجاد کرده که هرکسی که سهام خود را به غیر میفروشد یک نظارت عالیه از سوی بازار سرمایه برآن وجود داشته باشد.
پرسش دیگر این است که این نوآوریها در بازار سرمایه ما تا چه حد صورت میگیرد و آیا ما سازمان و یا ادارهای را در سازمان بورس داریم که این نوآوریها را ایجاد کند و تصمیمگیری انجام شود؟پرسش بعدی من از آقای قراگوزلو بود که قیمت ابطال هرواحد سرمایهگذاری با اصل رقابت چه قدر میتواند نزدیک باشد و یا چه قدر تناقض دارد چون این خود باعث میشود که ورود و خروج سرمایهگذار را دچار مشکل کند؟ پاسخ:با توجه به اینکه پایاننامه من در رابطه با جهانی شدن و رشد اقتصادی بود تحقیقی که در آنجا صورت گرفت بود تقریبا ثابت کرده بود که رشد بازارهای مالی کاملا تأثیرگذار است اما ریسک آن را هم بالا میبرد یعنی اگر همین بحرانی که در بخش مسکن آمریکا افتاد را در نظر بگیریم مشاهده میکنید که اوراق رهنی به بازارهای سرمایه آمدند و صندوقهای سرمایهگذاری و بانکها و شرکتهای سرمایهگذاری که عموما خریدار این اوراق بودند دچار مشکل شدند."