خلاصه ماشینی:
"کاشانی برای محاسبۀ عدد (به تصویر صفحه مراجعه شود) از همان روشی بهره میگیرد که ارشمیدس در کتاب دربارۀ مساحت دایره بهکار برده بود.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) ریاضیدانان مسلمان همچون نصیر الدین طوسی و ابن هیثم نیز این اصل را مورد نقد قرار دادهاند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) ابن هیثم در اثر دیگرش به نام حل شکوک کتاب اقلیدس فی الاصول و شرح معانیه اظهار میدارد که اصل پنجم را میتوان با اصل دیگری که از آن روشنتر و از لحاظ روانی عمیقتر است جایگزین و بدینصورت بیان نمود که هیچ دو خط متقاطعی نمیتوانند با خط دیگری موازی باشند.
خیام در کتاب شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس اثبات ارائه شده توسط ابن هیثم دربارۀ حرکت را مورد انتقاد قرار میدهد و برهان دیگری را بهجای آن معرفی میکند.
)رسالهای تحت عنوان مقدمات لتبین المصادرة التی ذکرها اوقلیدس فی صدر المقالة الاولی فیما یتعلق بالخطوط المتوازیة مینگارد که تلاش او برای اثبات اصل پنجم و اصل سوم ارسطو که توسط خیام بهکار گرفته شده بود،آشکار میکند وی با اثر خیام آشنایی داشته است.
در اصل 1،دو چند ضلعی EDCBA و KIJHG که یکی تحت تبدیل مستوی دیگری حاصل شده را مورد مطالعه قرار داده و ثابت کرده است که نسبت مساحت چند ضلعی اول به چند ضلعی دوم برابر بانسبت مساحت مثلث EDA به GKI است که در داخل چند ضلعیها محاط شدهاند.
همچون آثاری از بیرونی،فارابی و یا آثار هندسی ابو الوفا و همینطور تبدیلات مستوی که توسط ثابت بن قره و نوهاش ابراهیم بن سنان مورد استفاده قرار گرفته بود."