چکیده:
با توجه به برخی نارساییهای قانون آیین دادرسی مدنی درباره دعاوی متقابل و جلب شخص ثالث در واخواهی و تجدیدنظر، پرسشها و ابهاماتی وجود دارد که بررسی آنها ضروری است. قانون آیین دادرسی مدنی درباره دعوای متقابل در واخواهی و تجدیدنظر سکوت کرده، برخی ادله و شواهد تایید میکند که قانونگذار چنین دعوایی را اجازه نداده است. دعوای جلب شخص ثالث در واخواهی و تجدیدنظر، به روشنی مورد قبول قانون آیین دادرسی مدنی واقع شده است؛ ولی درباره مهلت و چگونگی تقدیم دادخواست آن، ابهامات و ایراداتی وجود دارد که باید مورد مطالعه قرار گیرد.این نوشتار میکوشد ابهامات و مطالب قابل بحث مربوط به دعاوی متقابل و جلب شخص ثالث در واخواهی و تجدیدنظر را بررسی کرده، راهحلهایی ارایه دهد.
Because of some defects in the Civil Code of Procedure concerning counter claims and impleader in protest and revision، there are some questions and ambiguities which should be necessarily discussed. Civil Code of Procedure keeps silent about counter claim in protest and revision and confirms some pieces of evidence for which the legislator has not issued such a permission. Claim for impleader in protest and revision has been clearly accepted by the Civil Code of Procedure; concerning the time limit and the way that the petition should be submitted there are some ambiguities which should be studied. The present writing tries to study ambiguities and points which should be discussed concerning counter claims and impleader in protest and revision and then provides some solutions.
خلاصه ماشینی:
"دعوای جلب شخص ثالث در واخواهی و تجدیدنظر،به روشنی مورد قبول قانون آیین دادرسی مدنی واقع شده است؛ولی درباره مهلت و چگونگی تقدیم دادخواست آن،ابهامات و ایراداتی وجود دارد که باید مورد مطالعه قرار گیرد.
اگرچه تهاتر،خود نوعی دعوا نیست،بلکه وضعیتی است که با جمع شرایطی باعث سقوط تعهد و برائت ذمه مدیون میشود،در عین حال،در صورتی که مدیون در برابر دعوای طلبکار مدعی تهاتر شود،میتوان آن را از مصادیق موارد تداعی و تنازع محسوب کرد؛ولی نهتنها در فقه این مورد در بیان مصادیق تداعی و تنازع مورد توجه قرار نگرفته،در قانون آیین دادرسی مدنی(مواد 18 و 142)نیز ادعای تهاتر و امثال آن را به دلیل ارتباط و وابستگی شدید به دعوای خواهان،دعوا(به صورت طاری و متقابل)به حساب نیاورده،بلکه چنین مواردی را با مسامحه در قالب دفاع قابل طرح شناخته است.
م. به روشنی اقامه دعوای متقابل را محدود به مهلت تا پایان جلسه اول دادرسی کرده است و روشن است منظور جلسه اول مرحله ابتدایی رسیدگی،غیر از مراحل بعدی و واخواهی است؛زیرا جلسه اول دادرسی،نخستین جلسهای است که با فراهم بودن همه مقدمات قانونی و مطابق قانون تشکیل میگردد و در به دستورات جلسه رسیدگی میشود و خوانده فرصت کافی برای دفاع داشته است؛بنابراین طبق این ماده،اقامه دعوای متقابل پس از جلسه اول رسیدگی بدوی از جمله در مرحله واخواهی،ممکن نیست.
م. که درباره جلب ثالث در واخواهی،برای واخواه که در مرحله بدوی غایب بوده،مهلتی معادل مهلت واخواهی و نه بیشتر قائل شده و به او امکان اقامه دعوای جلب ثالث تا پایان جلسه اول یا اظهار در جلسه و تقدیم دادخواست ظرف سه روز نداده است،مؤید این است که به طریق اولی نباید برای تجدیدنظرخواه و تجدیدنظر خواندهای که در مرحله بدوی حضور داشتهاند،مهلتی بیش از مهلت تجدیدنظرخواهی و پاسخ نسبت به آن قائل شد."