خلاصه ماشینی:
"در دوران پس از کشته شدن نادرشاه نیز زمینههایی برای پیوند سیاسی دگرباره سرزمینهای ایران خاوری وجود داشت زیرا افزون بر آنکه همه حکومتهایی که در درون قلمرو شاهنشاهی نادرشاه تشکیل گردیدند، از پادشاهی سدوزایی گرفته تا حکومت زندیه، همگی هویت یگانه ایرانی داشتند، اراده سیاسی و نظامی در راستای زنده ساختن شاهنشاهی نادرشاه همچنان نیرومند باقی مانده بود و فرمانروایانی همچون احمدشاه سدوزایی، آقا محمدخان، فتحعلیشاه و عباس میرزا در این راه تلاشهای بسیار انجام دادند، اما دخالت یک نیروی سیاسی تازهوارد و بیگانه یعنی امپراتوری استعماری انگلیس از یگانگی سیاسی دگرباره سرزمینهای ایرانی در گستره خاوری جلوگیری کرد، اگرچه با همه تلاشهای دولت نیرومند انگلیس، به یکپارچگی تمدن و فرهنگ ایرانی آسیبی نرسیده است و هویت ایرانی همچنان در سرزمینهایی با جغرافیاهای سیاسی گوناگون و بویژه در دو کشور ایران و افغانستان پابرجا مانده است.
درباره پشتیبانی فتحعلیشاه از شاهزاده محمود نیز چنان که پیش از این گفته شد، فتحعلیشاه پیش از گفتگو با سفیری از انگلستان و حتی پیش از ورود مهدی علیخان بهادر جنگ به ایران، از محمود پشتیبانی کرده و به سرداران خود دستور داده بود محمود را برای پیروزی بر زمانشاه یاری دهند و با توجه به چنین پیشینهای و افزون بر آن، روابط دشمنانه زمانشاه با فتحعلیشاه و نامهنگاریهایی که شرح آن برخی مورخان، پارهای از کارهای بعدی فتحعلیشاه مانند برکنار کردن و کشتن حاجی میرزا ابراهیمخان کلانتر و پشتیبانی از شاهزاده محمود برای مبارزه با زمانشاه و خلع زمان شاه از قدرت را به توافقنامه 1215 ق ایران و انگلیس ربط میدهند؛ در حالی که به نوشته ناسخالتواریخ برکناری و کشتن کلانتر به علت قدرت روزافزون کلانتر و ناشی از آن بوده است که وی ایرانمدار واقعی شده بود و فتحعلیشاه بیمشورت با او دست به کاری نمیزد."