چکیده:
سرمایه اجتماعی در چند دهه اخیر به عنوان یکی از مهمترین مباحث در میان
اندیشمندان شاخههای مختلف علوم اجتماعی و انسانی مطرح شده است.سنجش تأثیرات سرمایه
اجتماعی بر جنبههای مختلف زندگی، از بهداشت و سلامت تا حاکمیت و جامعه مدنی،
موضوعاتی هستند که دلمشغولی بسیاری را ایجاد نمودهاند.این نوشتار با واکاوی و
بهرهگیری از تئوریها و مدلهای مطرح شده در رابطه با سرمایه اجتماعی و موضوعات
مختلف، درصدد برآمد تا به ارائه مدلی نو به برقراری پیوند میان سرمایه اجتماعی و
دموکراسی دست یازد.در این نوشتار پیوند میان سرمایه اجتماعی و دموکراسی، به صورت رابطهای
دیالکتیکی و دوسویه-تأثیر حجم وافر سرمایه اجتماعی بر دموکراسی و بالعکس-بواسطه
مؤلفههای؛جامعه مدنی، شهروند قدرتمند و فرهنگ صلح تبیین و تشریح شده است.از این منظر حجم وافر سرمایه اجتماعی به تقویت شاخصهای تشکیل دهنده مؤلفههای
فوق منجر شده و تقویت و تحکیم این سه مؤلفه، مجموعهای از شرایط مناسب برای رشد و
نضج دموکراسی و یا تثبیت آنرا فراهم میآورد.البته این نوشتار همزمان بر
کژکارکردهای سرمایه اجتماعی و عمق و وسعت موضوع دموکراسی اذعان دارد.
خلاصه ماشینی:
"از سرمایه اجتماعی تعاریفی دیگر نیز ارائه شده است که بهطور خلاصه در جدول صفحه بعد به آن اشاره میگردد: پس از ارائه تعاریف مختلف از اندیشمندان گوناگون، نویسنده این مقاله بر آنست که میتوان سرمایه اجتماعی را به عنوان:مجموعه روابط ساختیافته که مبتنی بر هنجارها و قواعدی خاص هستند تعریف نمود.
سرمایه اجتماعی مجموعه نظامندی از روابط ساخته یافته میان کنشگران یک گروه یا جامعه(گروههای مختلف) به تصویر صفحه مراجعه شود تعاریف سرمایه اجتماعی از اندیشمندان مختلف تدوین:محقق است، که مبتنی بر هنجارها و قواعد خاص مانند اعتماد، همکاری و اعتبار بوده و موجبات دستیابی به اهداف فردی و گروهی را فراهم میآورد.
و در خاتمه این بحث باید خاطر نشان کرد که احتمالا حجم وافری از سرمایه اجتماعی به تشکیل جامعه مدنی مژده خواهد انجامید، که تقریبا همگان آنرا شرط لازم برای لیبرال دموکراسی مدرن فرض کردهاند(به قول ارنت گلز بدون جامعه مدنی، دموکراسی)اگر دموکراسی واقعا از نوع لیبرال آن باشد، عرصه حفاظت شدهای را برای آزادی فردی نگه میدارد که در آن دست دولت برای دخالت بسته است.
بهطور خلاصه میتوان نتیجه گرفت که اگر سرمایه اجتماعی منجر به فرهنگ صلح(تساهل مدنی درون گروهی و میان گروهی)که حق دیگر افراد و گروهها را برای مشارکت در مقام شهروندان و نیز مخالفین نظام موجود را به رسمیت بشناسد شود، موجبات توسعه فرهنگ دموکراتیک را فراهم نموده و آنگاه برای هرگونه نظام سیاسی دموکراتیک جنبه حیاتی دارد."