خلاصه ماشینی:
"در 1233 ق پس از شکست فتح خان وزیر از شجاع السلطنه، فتحعلی شاه با سپاهی یکصد هزار نفری به خراسان رفت و چندی نظم و امنیت را در آن جا برقرار کرد 120 ولی با بازگشت شاه به تهران بار دیگر خانهای خراسان سربه نافرمانی برداشتند و این وضع شاهزاده شجاع السلطنه را وادار کرد پیوسته با لشگرکشی به سرکوب آنها بپردازد و پیوسته از شاه بخواهد که به خراسان بیاید و مخالفان را از میان بردارد ولی فتحعلیشاه در اندیشه پایهریزی استوار و همیشگی اقتدار دولت در خراسان بود و در نامهای که در 1236 ق به شجاع السلطنه نوشت از وی خواست به جای سرکوب مخالفان آنها را به دولت متمایل کند و با دلجویی از خانها و قدرتمندان، قدرت حکومت خراسان را بر روابط دوستانه با خانهای آن سامان و پشتیبانی باشندگان آن سامان استوار سازد و از برخی خشونتها بکاهد.
» شاه همچنین در آن نامه از شجاع السلطنه خواست که با در پیش گرفتن سیاستی خردمندانه اقتدار دولت مرکزیرا برای همیشه در خراسان استوار سازد: «حق مطلب اینکه در کارآن فرزند و خراسان متفکر ماندهایم، نمیدانیم چه کنیم، بهار است، وقت کار است لیکن باید کاری کرد که مایه و پایه داشته باشد تا کی و تا چند قشون هر ساله به خراسان سفر جنگی عباس میرزا به خراسان که با هدف تثبیت قدرت دولت ایران تا مرزهای تاریخی آن و دست کم مرزها در دوران صفویه صورت میگرفت و صدور فرمانی که ولیعهد ایران را مکلف به برقراری اقتدار دولت ایران تا ساحل سند و جیحون میکرد، برای انگلیسیها که از نفوذ سنتی ایران در شبه قاره هند و همچنین از نزدیکی ایران و روسیه بیمناک بودند، تهدیدآمیز مینمود، درحالی که ایران به هیچ رو قصد رویارویی سیاسی و نظامی با دولت انگلیس را نداشت و از اینکه ابزار سیاست روس در برابر انگلیس شود سخت پرهیز میکرد."