چکیده:
مقوله جهانی شدن چندی است که به گونه گسترده و جنجال برانگیز چه در مجامع علمی و
چه در مجامع غیرعلمی مطرح شده و جامعه امروز را با چالشی بزرگ روبهرو کرده
است.موافقان و مخالفان این پدیده هر کدام از زوایایی ویژه به تحلیل این مسأله
پرداختهاند و بارها چه در کشورهای شمال و چه در کشورهای جنوب، نابرابریهایی که این
پدیده به بار آورده، سبب شورشهایی گشته است.آنچه در این میان اهمیت دارد این است
که جوامع، خواسته یا ناخواسته در این رهگذر قرار گرفتهاند یا خواهند گرفت.از این
رو به نظر میرسد که ایستادگی در برابر آن نه تنها منطقی نیست بلکه ناممکن
مینماید.بنابراین رویکرد منطقی آنست که هر جامعه بر پایه مقتضیات اجتماعی، فرهنگی
و اقتصادی خود با این پدیده هماهنگ شود و بکوشد آسیبهای آنرا به کمترین انازه
برساند و از مزایای آن هر چه بیشتر بهره گیرد.بر همین پایه، در این نوشتار با توجه به آمارهای مرتبط و با تحلیل نظر موافقان
و مخالفان پدیده جهانی شدن، به تأثیر این پدیده بر عدالت اجتماعی، بویژه بر
قشربندیهای مکانی که مهمترین رسالت جغرافیدانان امروز و مهمترین کانون جغرافیای
تازه است پرداخته شده و در پایان، دستاوردها مورد تحلیل قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"(فصیحی، 1381:25)این یک واقعیت است که تا دهه 1960 به علت محدودیتهای سخت، فراگیر نبودن تکنولوژیهای پیشرفته بویژه در زمینه ترابری و ارتباطات و شرایط ویژه حاکم بر جهان هنوز جابهجایی کالاها، خدمات و انسانها و نشر عقاید و اندیشهها به گونه گسترده عملی نبوده است (65:2000,etlohcS) با گسترش و پیشرفت تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات این فرایند وارد مرحله تازهای شده که با توجه به اهمیت آن، در این نوشتار تأثیر جهانی شدن بر عدالت مکانی بر پایه برخی نظریات معتبر و آمارهای گوناگون بررسی شده است.
این روندها عبارت است از: -نابرابری فزایند0 دستمزدها چه در شمال و چه در جنوب میان کارگران ماهر و غیر ماهر؛ -سود بالای نیروی سرمایه در سنجش با نیروهای کار؛ -پیدایش یک طبقه رانتخوار در سایه آزادسازی مالی؛ -منافع ناشی ازآزادسازی بهای فراوردههای کشاورزی بسیاری از پژوهشها نشان داده است که جهانی شدن بر افزایش نابرابریها چه در درون جوامع و چه در میان کشورها مؤثر است.
این نکته در مورد ایران هم بعنوان یکی از کشورهای جهان سوم راست میآید و میان مناطق گوناگون آن تفاوتهای بسیار به چشم میخورد؛ در صورتی که در گذشته نه چندان دور این نابرابریها به گونه جهانی شدن عبارت از فرایندی از نابرابریها، با توزیع نابرابر سودها و زیانهاست که این نابرابری و نبود توازن، به قطببندی کشورهای ثروتمند و کشورهای فقیر از یک سو و گروههای ثروتمند و فقیر در درون جوامع از سوی دیگر انجامیده است."