چکیده:
هدف از مقاله حاضر این نیست که تمامی موضوعات مربوط به رشته بازاریابی را مورد
بحث قرار دهد، بلکه قصد آن است که دیدگاههای اقتصاددانان درباره پارهای از تصمیمات
بازاریابی بررسی گردد.در این مقاله خوهیم خواند که تبلیغات، اطلاعات در خصوص قیمتها، مشخصات کالاها،
وجود محصولات و فروشندگان و...را تدارک مینماید؛و مدیر، برای به حداکثر رساندن
سود، باید به طور همزمان سطوح مناسبی از میزان تبالیغات و قیمت را برقرار سازد.این
امر زمانی روی میدهد که سود اضافی لازم جهت فروش یک واحد بیشتر شود.همچنین زمانی
که درآمد نهایی با هزینه نهایی برابر شود، این امر حاصل میگردد(سود به حداکثر
میرسد).مقاله همچنین تبلیغات گمراه کننده را مورد بحث قرار داده و نتیجه میگیرد
که چون تبلیغات گمراه کننده اطلاعات غلطی ار ارائه میکند، تنها زمانی میتواند
مؤثر واقع شود که بتوان با آن مصرفکنندگان را فریب داد، یعنی در صورتی که مقدار
کمی از کالاهای ناآشکار را افزاد خریداری کنند. دامنه بحث به تجزیه و تحلیل نحوه
تخصیص تبلیغات رسانهای نیز گسترده میشود؛و نیز خواهیم خواند که ساختار یا سازمان
یک بنگاه، حداقل تا حدودی، حاصل صرفهجوییهای ناشی از مقیاس در تولید و توزیع
محصولات آن است.ضمنا، در مورد علامتهای ویژه خواهیم دید که آنها زمانی از وضعیت
بهینه برخوردارند که حداقل هزینه تولید محصولات بنگاه، بیشتر از حداقل هزینه توزیع
محصولات آن باشد.امتیاز(فرانشیز) نیز زمانی که حداقل هزینه محصولاتی که درباره آنها
تبلیغ میشود بیش از حداقل هزینه محصولات فوق در تولید باشد، ایجاد میگردد.سرانجام تخصیص بهینه نمایندگان فروش مورد بحث قرار خواهد کرفت و خواهیم خواند که
مدیر میتواند سود خود را از طریق تخصیص نمایندگان فروش بیشتر به مناطق و نواحی
پرمنفعت، و همچنین به کارگماری نمایندگان فروش ویژه و خاص در نواحی که دارای مزیت
نسبی هستند، به حداکثر برساند.
خلاصه ماشینی:
"از اینرو هزینه فروش یک واحد بیشتر ناشی از تبلیغات برابر باخواهد بود، و سود زمانی حداکثر میگردد که رابطه زیر برقرار باشد: (9)فرض کنیم یک بنگاه، لاستیکهای خودرو را به قیمت هر عدد 50 واحد پولی میفروشد بهای تمام شده هر یک از لاستیکها برای این فروشگاه که شامل بهای خرید، هزینه انبارداری و هزینههای نصب میباشد، 35 واحد پولی است.
در مباحث قبلی متوجه شدیم که فروشندگان قادرند محصول خود را به قیمتیبالاتر از هزینه نهایی به فروش رسانند چرا که برخی از خریداران حاضر نیستند راجع به فروشندهای که پایینترین قیمت را ارائه میدهد، تحقیقاتی انجامدهند(انجام چنین تحقیقاتی را ارزشمند نمیدانند)در واقع هر چه میزان علاقهمندی نسبت مصرفکنندگان بالقوهای که از فروشنده معینی در زمان تغییر قیمتها خرید میکنند، کمتر باشد، قیمت حداکثر کننده سود نیز بالاتر خواهد بود.
این هم میتواند از طریق تغییر تعداد نمایندگان فروش در هر ناحیه، تا زمانی که تغییر در سود در نتیجه هر گونه تغییر اضافی در تعداد نمایندگان فروش، صفر باشد، به عبارت دیگر، در صورتی کهورا مساوی صفر قرار (به تصویر صفحه مراجعه شود) دهیم، قادر خواهیم بود که تعداد بهینه نمایندان فروش را برای هر ناحیه پیدا کنیم: 0 8000- 1S (300)20-(2500)20 42000 1S 6000 7 1S 0 13000- 2S (300)10-(2500)10 12000 2S 300 4 2S از اینرو، مدیر فوق تعداد هفت نماینده فروش را باید در ناحیه یک و چهار نماینده را در ناحیه دو قرار دهد."