چکیده:
همبستگی میان تورم و رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه، موضوعی است که در چند
دهه اخیر مورد علاقه و بحث بوده است.اکنون چنین به نظر میرسد در مورد این مطلب که
تورم پیوسته افزاینده برای رشد و توسعه اقتصادی بد است، توافق گستردهای وجود
دارد.اما پرسش این است که آیا تورم همیشه و به هر مقداری که باشد برای کشورهای در
حال توسعه بد است؟آیا بروز مقداری که آیا بروز مقداری از تورم در فرایند رشد
اینگونه کشورها، غیر قابل اجتناب است؟آیا سطح معینی از تورم و یا تغییر معینی در
نرخ رشد آن پیامدهای متفاوتی را بر رشد اقتصادی کشورهای مختلف دربر خواهد داشت؟فرض
کنید تلاشی در جهت پایین آوردن نرخ تورم صورت گیرد ولی ملاحظات مربوط به هزینههای
اجتماعی متربت براین اقدام از سرعت لازم جهت اجرای این هدف بکاهد، آنگاه باید دید
که چگونه میتوان نتایج زیانبخش زندگی همراه با تورم را بر رشد اقتصادی کاهش
داد؟برای روشن شدن برخی از این مسایل، در مقاله حاضر ابتدا ماهیت و محتوای اقتصادی
این فرضیه که تورم تا نقطه معینی میتواند برای رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه
مفید باشد، بهدقت مورد بررسی قرار میگیرد.سپس برخی از انتقادهای نظری علیه
برداشتهای خوشبینانه از این فرضیه مطرح میگردد و در آخر پیشنهادهای تجربی و برخی
از شواهد بدستآمده در سطح کشورهای مورد امعاننظر دقیق قرار خواهد گرفت.فرضیه مورد بحث، حتی در شکلی که طرح میشود موضوعات متعددی را مطرح میسازد ولی
لازم است لااقل دو نکته در اینجا بطور مشخصتر روشن گردد.
خلاصه ماشینی:
"اما پرسش این است که آیا تورم همیشه و به هر مقداری که باشد برای کشورهای در حال توسعه بد است؟آیا بروز مقداری که آیا بروز مقداری از تورم در فرایند رشد اینگونه کشورها، غیر قابل اجتناب است؟آیا سطح معینی از تورم و یا تغییر معینی در نرخ رشد آن پیامدهای متفاوتی را بر رشد اقتصادی کشورهای مختلف دربر خواهد داشت؟فرض کنید تلاشی در جهت پایین آوردن نرخ تورم صورت گیرد ولی ملاحظات مربوط به هزینههای اجتماعی متربت براین اقدام از سرعت لازم جهت اجرای این هدف بکاهد، آنگاه باید دید که چگونه میتوان نتایج زیانبخش زندگی همراه با تورم را بر رشد اقتصادی کاهش داد؟برای روشن شدن برخی از این مسایل، در مقاله حاضر ابتدا ماهیت و محتوای اقتصادی این فرضیه که تورم تا نقطه معینی میتواند برای رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه مفید باشد، بهدقت مورد بررسی قرار میگیرد.
زیرا در بسیاری از کشورهای در حال توسعه تأخیر زمانی در جمعآوری مالیات، ساختار هزینه و درآمد عکس العمل دولت نسبت به تورم و عوامل دیگر باعث میشوند که ارزش واقعی درآمدهای دولت نسبت به مخارج کاهش یابد 19 اگر تمام ملاحظات فوق را در نظر بگیریم، میتوانیم بگویین که تز رشد و تأمین مالی از تورم اشاره به این دارد که هرچه نسبت سرمایهگذاری دولتی یا مخارج عمرانی دولت در کل مخارج دولتی بیشتر باشد TKG ، کارایی نهایی سرمایهگذاری دولت بیشتر و تأثیرات منفی آن در انگیزههای سرمایهگذاری بخش خصوصی کمتر خواهد بود: 20 به علاوه، افزایش در رشد ناشی از افزایش نهایی در تورم(به علت تأمین مالی سرمایهگذاریهای دولتی از تورم)بیشتر خواهد بود(یعنی نسبتیابزرگتر خواهد بود)."