چکیده:
توسعه و ترویج کارآفرینی در جامعه، با حمایت و پشتیباتی دولت و سازمان های دولتی امکان پذیر است. اما واقعیت این است که سازمان های دولتی زمانی می توانند به ترویج اثربخش کارآفرینی در جامعه کمک کنند که ابتدا خود کارآفرین باشند. به همین دلیل امروزه کارآفرینی نه تنها به عنوان یک راهکار برای درگیر شدن با چالش های کسب و کار، بلکه یکی از مهمترین پارادایم های نوین اداره امور بخش دولتی محسوب می گردد که بر پایه این پارادایم، نظریه دولت کارآفرین مطرح گردیده است. در راستای توجه و اهمیت دادن به متغیر کارآفرینی و کارآفرینان بعنوان موتور رشد و توسعه سازمان ها و جوامع بطور عام و بانک رفاه کارکنان استان مازندران بطور خاص، این تحقیق با هدف بررسی و تبیین مدل اثرگذاری موانع کارآفرینی سازمانی در بانک های رفاه به منظور پاسخگویی به مسئله نامشخص بودن مدل بومی موانع کارآفرینی سازمانی، ضمن مروری جامع بر ادبیات موضوعی مربوط به کارآفرینی، سه متغیر داخلی، محیطی و برآیندی بعنوان موانع کارآفرینی سازمانی بانک رفاه شناسایی شدند. بر مبنای آن پرسشنامه ای 44 سوالی طی چهار مرحله تهیه و تنظیم شد که پایایی آن با ضریب 85/0 مورد تایید قرار گرفت. این پرسشنامه بصورت تصادفی طبقه بندی شده در اختیار 223 نفر از پرسنل عضو جامعه آماری 528 نفری پرسنل بانک رفاه استان مازندران قرار داده شد. سپس داده های گردآوری شده از پرسشنامه های عودت داده شده در قالب روش شناسی تحقیق کتابخانه ای و میدانی، پس از کدگذاری وارد نرم افزارهای SPSS و Lisrel شده و مورد آزمون قرار گرفته است. نتیجه تحقیق نشان داده است که اثرگذاری هر سه مانع مورد تایید قرار گرفته که در هر یک از متغیرها چند عامل تهدیدهای بیشتری را برای سازمان ایجاد می کردند.
Development of entrepreneurship in society is possible only if supported by government and public organizations. The fact is that public organizations can help the effective promotion of entrepreneurship، if they، themselves، be entrepreneurs. Therefore، entrepreneurship is not only considered as a solution to business challenges، but also is regarded as one of the important modern parameters of administrating public sector. Based on this parameter، the theory of Entrepreneurial government is presented. Focusing on the entrepreneurship variable and entrepreneurs as development origins for societies and organizations، the present paper aimed to investigate the modeling of barriers to organizational entrepreneurship in Refah banks. First the literature of entrepreneurship was reviews and then three internal، environmental and consequential variables were determined at barriers to organizational entrepreneurship in Refah banks. A questionnaire including 44 questions were developed at 4 stages and its reliability coefficient was calculated 0.85. Using the stratified random sampling method، the questionnaires were given to 223 subjects selected from among 528 employees of Refah banks in Mazandaran province. The study was a library and fieldwork and the collected data was analyzed using SPSS and Liseral software. The results showed that all the three mentioned variables were proved as effective barriers and in each of them، there were some factors more threatening to the organization.
خلاصه ماشینی:
"2-1-آزمون فرض روایی و پایایی ابزار اندازهگیری(پرسشنامه) به منظور تنظیم پرسشنامه نخست با استفاده از روش کتابخانهای نسبت به شناساییمتغیرها و شاخصهای موانع کارآفرینی در بانک رفاه استان مازندران اقدام شد،آنها راجهت تایید در اختیار جمعی از استادان و کارشناسان آگاه(8 نفر از استادان دانشگاهها)و نیز مدیران و سرپرستان بانک رفاه(7 نفر که دارای تحصیلات تکمیلی بوده و درزمینه موضوع تحقیق تخصص و تجربه لازم را داشتهاند)قرار داده شد تا اولا مولفههایلیست شده را در ابعاد سه گانه تفکیک نمایند،ثانیا متغیرهای نامرتبط را حذف نمایند وثالثا چنانچه به عقیدۀ آنها متغیرها یا مولفههایی در راستای توسعۀ این تحقیق وجودداشته ولی در جریان مطالعات نظری نادیده گرفته شدهاند را معرفی نمایند.
ذیلا میزان اثرگذاری مستقیم هریک از موانع را بر اقدامات کارآفرینانه کارکنان بانک رفاهاستان مازندران براساس خروجی نرم افزار ارائه خواهد شد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) بحث و مقایسه تحقیقات قبلی پیرامون موانع کارآفرینی سازمانی را میتوان در چهار گروه طبقهبندیمود:گروه اول به عواملی در قالب موانع پرداختهاند بدون اینکه اشاره به یک عامل کلی پوشش دهنده عوامل بررسی شده نمایند که از این نمونهها میتوان به تحقیق دکتراحمدپور در سال 1378،سیلز و بلانک در سال 1984 و مک میلان در سال 1986اشاره نمود.
-اثرگذاری غیر مستقیم سه متغیر مکنون موانع داخلی،محیطی و برآیندی نشانداد که هریک از این متغیرها اثرگذاری بسیار زیادی بر دو متغیر دیگر دارد و این بیان میکند که توجه همزمان و سیستماتیک به این مانع،یکی از عوامل اصلی موفقیت درکاهش و از میان برداشتن موانع کارآفرینی در بانک رفاه استان مازندران باشد،پس بهمنظور ایجاد بستر مناسب برای رشد و پرورش کارآفرینی،میبایست سه مانع یاد شدهرا در قالب فرآیندی یکپارچه و منسجم درنظر گرفت."