چکیده:
هبه به معنای اعم عبارت است ازاینکه شخصی چیزی از مال خود را به صورت مجانی و بدون عوض به غیر تملیک کند و به معنای اخص قیدهایی دارد که شامل هر بخششی نمیشود. قانونگذار مواد 795 تا 807 قانون مدنی را به عقد هبه اختصاص داده است. هبه از عقود معین و دارای شرایط خاص انعقاد است. در آیه 4 سوره نساء از مهریه زن به نحله تعبیر شده است؛ در بند ب تبصره 6 ماده واحده طلاق، حق جدیدی به عنوان نحله (بخشش) برای زوجه مطلقه پیش بینی شده که تا تصویب این قانون، در ایران سابقه تقنین نداشته است ونحله نیز در اصطلاح به معنای هبه وهدیه از روی طیب نفس میباشد. با توجه به ماهیت هبه، آیا ماهیت مهریه و نحله با هبه یکسان است؟ ماهیت مهریه در فقه و حقوق اختلافی است و از 5 دیدگاه مختلف، یکی از آنها مستندا به آیه 4 سوره نساء مهریه را هدیه دانسته است، به نظر میرسد در صورت پذیرش این نظریه، مهریه و یا حداقل مهرالمسمی شرایط و ویژگیهای هبه را داشته باشد، اما در رابطه با نحله (بخشش) که در ماده واحده مربوط به طلاق ذکر شده است، با توجه به این که خطاب قانونگذار به دادگاه میباشد و در این بند از رضایت زوج به عنوان مهم ترین ویژگی هبه که ارادی بودن آن است ذکری نشده است، نمیتوان آنرا هبه به معنای اخص قانونی دانست، ولی با توجه به اینکه قانونگذار صراحتا این حقوق مالی زوجه مطلقه را نحله (بخشش) نامیده است به ناچار باید آن را به عنوان یک هبه (بخشش) اجباری پذیرفت.
خلاصه ماشینی:
بررسی ماهیت حقوقی نحله محمد روشن*حسن محمدی رمقانی** چکیده {IBهبه به معنای اعم عبارت است از اینکه شخصی چیزی از مال خود رابه صورت مجانی و بدون عوض به غیر تملیک کند و به معنای اخصقیدهایی دارد که شامل هربخششی نمیشود.
با توجه به ماهیت هبه،آیا ماهیت مهریه و نحله با هبه یکسان است؟ ماهیت مهریه در فقه و حقوق اختلافی است و از 5 دیدگاه مختلف،یکی از آنها مستندا به آیه 4 سوره نساء مهریه را هدیه دانسته است،به نظرمیرسد در صورت پذیرش این نظریه،مهریه و یا حد اقل مهر المسمی شرایطو ویژگیهای هبه را داشته باشد،اما در رابطه با نحله(بخشش)که در مادهواحده مربوط به طلاق ذکر شده است،با توجه به اینکه خطاب قانونگذار بهدادگاه میباشد و در این بند از رضایت زوج به عنوان مهمترین ویژگی هبهکه ارادی بودن آن است ذکری نشده است،نمیتوان آنرا هبه به معنای اخصIB}(*)استادیار حقوق خصوصی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی(نویسنده مسئول) ri.
مجانیت به عنوان یکی از ارکان هبه در ابتدا مورد بحث و بررسی قرار میگیرد: در قانون مدنی عقد مجانی تعریف نشده و اساتید حقوق معتقدند:عقد مجانی آناست که حقی از دارایی تملیککننده به طرف دیگر به صورت ارادی منتقل شود،بدونآنکه عوضی برای آن در نظر گرفته شده باشد و قصد بخشش نیز وجود داشته باشد.
ولی آیا پرداخت نحله یابخشش مستند شرعی دارد و از آیات قرآنی نشات میگیرد یا نه؟ به نظر میرسد این بخشش در قانون مورد بحث،تأسیس حقوقی و حق مالیجدیدی برای زوجه مطلقه است و قانونگذار خواسته بدین ترتیب از زنان مطلقهحمایت مالی کند.