چکیده:
در اقتصادهای دانش بنیان، علم و فناوری اهمیتی برتر از کار و سرمایه یافته است. از این رو، اکنون راهبردهای کلان علم و فناوری در سطوح ملی و بین المللی با دقت بررسی و در چارچوب طرح های میان مدت و بلندمدت، تدوین، اجرا و پایش می شود. نکته مهم، درک واقعی و بی طرفانه نقطه عزیمت و وضع موجود است که پایگاه علم و فناوری کشور نامیده می شود. هدف پژوهش حاضر، در وهله نخست تعیین حدود نسبی این پایگاه و سپس بیان پیشنهادهایی برای درج در بخش علم و فناوری برنامه های توسعه در قالب هسته های جهت دهنده است. پرسش اساسی مقاله حاضر این است که وضعیت پایگاه علم و فناوری، با توجه به الگوی چهارگانه ای که در مقاله حاضر مطرح شده است، چگونه است؟ آیا این وضعیت، بیانگر وجود مشکلات، آسیب ها و عدم تعادل هایی در نظام علم و فناوری در سطح ملی است؟ روش پژوهش، بررسی و تحلیل آماری و نیز تحلیل محتوای کیفی است که در کنار آن یک، پژوهش آسیب شناختی نیز در حوزه علم و فناوری انجام شده است. یافته ها در قالب داده های منظم از بررسی آماری و نیز گزارش آسیب شناختی، بیانگر برخی گسست ها و عدم تعادل ها در این حوزه است. جزیره ای شدن، عدم هماهنگی و انسجام نهادهای سیاستگذاری، ضعف رابطه بین رشد علم و تولید، عدم توان جذب سهم پژوهش از تولید ناخالص داخلی، از جمله عدم تعادل های مذکور است. در پایان، نگارنده الگوی مطلوبی پیشنهاد کرده و در پیوست مقاله نیز بسته پیشنهادی سیاستی، به طور مدون بیان شده است
خلاصه ماشینی:
هدف پژوهش حاضر این است که با یک بررسی اکتشافی نشان داده شود که وضعیت علم و فناوری کشور، در حین ورود به برنامه پنجم توسعه چگونه است؟ نگاهی کلان و اجمالی به این وضعیت، میتواند پایگاه علمی کشور را به عنوان نقطه عزیمت ترسیم کند.
این وضعیت با فقدان اراده سیاسی مرتبط است که در عدم حمایت نهادی، اجتماعی و اقتصادی از سیاستهای علمی و فناورانه و نیز توافق واقعی درباره اهمیت و اهداف یا اجرای آنها جلوه میکند (همان: 82) (به تصویر صفحه مراجعه شود) چارچوب پیشنهادی فینکلی ویچ و همکاران (1383) کشورهایی که پایگاه مؤثر علم و فناوری دارند کشورهای دارای عناصر بنیادی S&T کشورهای دارای پایگاه مستقر S&T کشورهای بدون پایگاه S&T آنها در پژوهش خود برای سازمان یونسکو بر اساس شاخص ترکیبی به نام "تراکم پژوهش و توسعه"، کشورهای جهان را به چهار گروه تقسیم کردهاند: گروه الف – کشورهای بدون پایگاه علم و فناوری (در مرحله اولیه توسعه، سرانه ناخالص داخلی کم، ظرفیت بالقوه نیروی انسانی علم و فناوری کم و درصد بخش صنعتی در تولید کم، سهم کم بودجه پژوهش و توسعه از تولید ناخالص داخلی و غیره) گروه ب – کشورهای دارای عناصر بنیادی پایگاه علم و فناوری (صادرکننده مواد خام، در حال صنعتی شدن، دارای ظرفیت خوبی از نیروی انسانی علم و فناوری هستند، اما این ظرفیت بر حسب ارقام مطلق، کم است، ضعف بازارهای داخلی، وجود عدم تعادلهای جدی در اقتصاد و غیره) گروه ج – کشورهای دارای پایگاه مستقر علم و فناوری (برخورداری از پایگاه صنعتی با درصد زیادتر نیروی انسانی علم و فناوری و تولید ناخالص داخلی فراوان و غیره) گروه د – کشورهایی که پایگاه مؤثر علم و فناوری دارند (کشورهای بزرگ صنعتی) (فینکلی ویچ و همکاران، 1383: 70-65).